آمایش سرزمین بومی، جامع و مستمر سرزمین-2
چاره چیست؟
چاره، بازگشت به تعقل، بریدن از برنامههای دشمن، خودباوری و جبران عقب ماندگی تحمیلی غرب به کشورمان است.
برای رسیدن به آبادانی مجدد کشور، کنارگذاشتن آمایش سرزمین ستیران که توسط دشمنان کشور طراحی شده و کپی های آن در طول ۴۰ سال، که سبب تمرکز سرمایه و خدمات کشور در پایتخت و چند شهر بزرگ دیگر به اسم قطبهای توسعه و در واقع قطبهای مصرف زدگی ، بیعدالتی، وابستگی و عقب ماندگی اغلب مناطق کشورهستند؛ ضروریست.
در مقابل میبایست آمایش سرزمین، با تکیه بر عقل و خرد، و بررسی روشهای سنتی در دوره آبادانی، و شناخت و به کارگیری همه استعدادها و محدودیتهای کنونی و بررسی روشهای سنتی و جدید سازگار با محیط زیست کشور، و به صورت فراگیر و مستمرانجام شود.
قطعاً قوه مجریه کشور، که با تغییر حداکثر ۸ ساله و رقابت مخرب جناحهای سیاسی درگیر است و با وجود مسولیت برنامه ریزی، حتی بررسی آمایش دقیق کشور و اشکالات اساسی آن طی بیش از ۴۰ سال انجام نشده، نمی تواند مسولیت برنامه ریزی برای چند دهه را به عهده داشته باشد.
بخصوص درمقابل برنامه ریزیهای دشمن برای ما که چندصد ساله و توسط صهیونیستهایی است که کشورها را با تسلط برسازمانها و بانکها و صندوقها و حتی دادگاههای بین المللی و انحصار در وسایل ارتباط جمعی و نفوذ در دولتها، به اختیار خود درآورده اند.
اکنون به لطف اعتقاد به دو اصل عدل و امامت (رعایت حق هر موجود و ضرورت هدایت) و وجود اصل ولایت فقیه در قانون اساسی ما، ایران پایگاه اصلی مقابله با سلطه جهانی صهیونیسم شده است.
اما وضعیت کنونی اقتصاد و محیط زیست کشور که می بایست ضامن اقتصاد پایدار کشور باشد، به بحرانی ترین شرایط رسیده، تا جایی که حتی تامین آب و غذای مردم به خطر افتاده است.
این امر گویای ضرورت تغییر جایگاه و نحوه طراحی آمایش سرزمین، متناسب با شرایط کشور است.
جایگاه آمایش سرزمین
دفتر آمایش سرزمین باید در جایی قرار گیرد که امکان تهیه برنامه دراز مدت، و مستمر و فارغ از کشمکشها و وابستگیهای سیاسی را داشته باشد. تنها نهادی که از پایداری و تکیه بر ارزشهای الهی برخوردار و از غربزدگی و تقلید و وابستگی به دشمنان مبراست. نهاد رهبری تحت نظارت شورای خبرگان است. که قابلیت خود را در عرصه های مختلف، برای حل مشکلات کشور به منصه ظهور رسانده، حامی" توسعه درونزای" کشوراست و کشور ایران را از وابستگی به ابتدایی ترین امکانات دفاعی، به یکی از چند قدرت مطرح جهان تبدیل نموده است.
نحوه انجام آمایش سرزمین
برنامه ریزی نباید در محیط بسته تهیه شده، یک طرفه و دستوری باشد؛ بلکه باید مانند دستگاه عصبی موجودات زنده به شکل مستمر، با شبکه مویرگی با همه انسانها در کشور مرتبط و از همه شرایط، کمبودها و امکانات و مشکلات کشور مطلع شده و به شکل بازخوردی، برای اصلاح شرایط زندگی و هدایت همه جامعه به سمت رشد، برنامه ریزی کند.
لذا این دفتر باید از کارشناسانی، با تخصصهای مختلف، دلسوز، در ارتباط با کارشناسان متخصص قوه مقننه و مجریه، بدون وابستگی به خارج از کشور، تحت نظر رهبری تشکیل گردد.
در هر منطقه ، شهرستانهای وابسته، شهرها و بخشها و روستاها، نیز بایستی دفتربرنامه ریزی در ارتباط با دفتر مرکزی جهت جمع آوری اطلاعات از شرایط و نیازها از همه روستاها تا، مناطق و نهاد مرکزی و تعیین نحوه رساندن خدمات مورد نیاز، به صورت هماهنگ و با توجه به اولویتها براساس فراهم آمدن شرایط لازم برای توسعه همه کشور به صورت عادلانه فراهم شود. (۴)
در این روش، اطلاعات از همه نقاط سرزمین به شکل بازخوردی و مستمر، جمع آوری، گروه بندی، مقایسه، و انتخاب و هدایت خدمات و فعالیتها با بیشترین بازده در رشد و توسعه هماهنگ، طراحی و زمینه لازم برای اجرا در جهت گسترش عدالت، که از اصول اعتقادی و خواست فطری انسان نیز هست، با حفظ و ایجاد غنا در محیط زیست برای پایداری جریان توسعه، فراهم و بودجهء خدمات لازم تعیین شده و قابل تخصیص میشود. قابل توجه این که این روش برنامه ریزی توانسته چین را در مدت کوتاهی به بزرگترین قدرت اقتصادی دنیا بدون استثمار و جنایت در کشورهای دیگر برساند!
ضرورت منطقهبندی زیرساختها درکشور
در این راه تنها چاره، منطقه بندی بر اساس فصل مشترک های مهم و حیاتی و توزیع خدمات بر اساس استعدادها و نیازهای هر منطقه است.
با توجه به شدت اهمیت آب در کشور، مهمترین زمینۀ تقسیمات منطقهای، حوزههای آبخیزدرکشور است. در واقع تقسیمات منطقهای بر اساس حوزههای آبخیز، تنها راهی است که امکان برنامهریزی عادلانه در سطح کشور را میتواند فراهمکند؛ و علاوه بر جلوگیری از تقابل، رقابتهای بحرانزا و آسیبرسانی استانها به یکدیگر، سبب پیشرفت همسان و هماهنگ مناطق در ایران شود. بخصوص در مناطق مرزی که از اهمیت فوق العادهای در حفظ امنیت کشور برخوردارند.
نکتۀ مهم این است که نباید با همان روش تمرکز گرا عمل نموده و یک نقطه را برای همه نوع خدمات در این مناطق منظور نمود، بلکه باید هر یک از شهرها در یک منطقه، با توجه به استعدادهای خود، مرکز یک نوع از خدمات محسوب شده و در ارتباط و هماهنگ با یکدیگر قرار گیرند.
به عنوان مثال یک شهر با آب و هوای مناسب، مرکز خدمات درمانی، شهر دیگر با استعداد کشاورزی، یا استعداد صنعتی، یا استعداد تجاری، یا مناسب جهت اداری و یا ... هر یک مرکز خدمات مربوطه در سطح منطقه محسوب شده و خدمات خود را به کل منطقه ارائه نمایند.
این نوع خدمات منطقه ای غیرمتمرکز، اکنون که امکانات اینترنتی به وجود آمده به آسانی قابل دسترسی بوده و امکان بهرهبرداری از تمامی ظرفیتهای کشور برای رسیدن به توسعه پایدار بدون تمرکز غیر ضروری را فراهم میکند.