احداث سدهای بزرگ مهمترین عامل خشکسالی
با احداث سد، معمولاً زمینهای مناسب کشاورزی زیادی در بالای سد به زیر آب میرود که سابقاً در کنار رودخانه از بهترین زمینهای کشاورزی بودند
زمینهای زیر سد هم که معمولاً شبکه آبیاری آنها اجرا نشده، سهمی از آب ندارند، و کشاورزی در آنها که قبلاً به دلیل رطوبت خاک، اغلب دیم بودند؛ از این پس نیازمند آبیاری خواهند بود.
در زمینهایی که به خاطر احداث سد، از جذب آب محروم شده، و چشمه ها و قناتها نیز خشک شده اند صاحبان این مزارع و باغات تنها راه پیش روی خود را، آبیاری با حفر چاههای عمیق می بینند.
سبب فرونشست دشتها شده است؛ که علاوه بر تهدید فروریختن زیرساختها، سبب تخریب مخازن آب زیرزمینی و عدم توان جذب آب توسط زمین و گسترش سیلاب می شود.
مخازن سدها نیز به سبب بی توجهی به آبخیزداری، ظرف چند سال با رسوبات سیل و لای و لجن پر شده و سطح گستردهی آن نیز سبب تبخیر زیاد و هدررفت آب می شود.
اینست که هرجا سدی احداث میشود، با بستن مسیر رودخانه، و غصب و هدر دادن آب، جریان حیات و زندگی مردم و محیط زیستشان در بالا و پایین سد (جنگلها، مراتع، باغات و کشتزارها) را مختل میشود.
مردم هم، یا به دلیل رفتن زمینهایشان به زیر آب و یا به خاطر خشک شدن زمینهایشان در پایین سد، ناچار از مهاجرت به حاشیهی شهرها میشوند.
این اختلال عمدی در طبیعت و زندگی مردم را خشکسالی مینامند تا خود را از نتیجهی اعمالشان مبرا کنند. جالبتر این که مردمی که دولت حقآبه آنها را غصبکرده، متهم به حفر چاه غیرمجاز میشوند. و سدسازی که عامل همهی اختلالها در محیط زندگی مردم است (گواه آن بررسیهای انجام شده در دنیا است، که منجر به تخریب سدهای بزرگ برای جبران صدمات وارد شده به محیط زیست است) منجی شمرده شده و با حمایت نهادهای قانونی، و با هزینه سنگین از جیب مردم، و وام دار کردن کشور به دشمن، کارشان ادامه مییابد.