انسان و محیط

این سایت متعلق به معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی می باشد. مطالب مفید برای زندگی بهتر انسان با حفظ محیط زیست (توسعه پایدار) در این وبلاگ مطرح می گردد

انسان و محیط

این سایت متعلق به معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی می باشد. مطالب مفید برای زندگی بهتر انسان با حفظ محیط زیست (توسعه پایدار) در این وبلاگ مطرح می گردد

اثرات منفی سدسازی در برخی کشورهای جهان مانند آمریکا موجب توقف ساخت سدهای بزرگ و تخریب سدهای موجود شده است.

از جمله همه سدهای روی رودخانهElwha در واشنگتن نمونه‌ای از این تخریب است.

چین نیز پروژه‌های بزرگ سدسازی خود را تعطیل کرده است.

در بین سال ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۰ بود که تب سدسازی در دنیا همه‌گیر شد. در مدتی کوتاهی رودخانه‌های مهم به‌ویژه در آمریکا مسدود و آب‌ها ذخیره شد. اما مدتی طول کشید تا انسان‌ها از فاجعه‌های ناشی از این سازه‌های عظیم آگاه شوند. در طول ۶۰ سال سدهای مخزنی بزرگ، نابودکننده‌ترین تأثیرات زیست‌محیطی بر روی مردم و محیط پیرامونیشان را برجای گذاشتند.

در یک نمونه ٨٠ درصد از جمعیت ماهی‌ها در رودخانه ها و حتی ماهیان مهاجر به اکوسیستم های رودخانه‌ای کاهش یافت. بررسیها نشان داده که سدها حداقل موجب جابجایی ٤٠ تا ٨٠ میلیون نفر شده‌اند؛ که منجر به افزایش حاشیه‌نشینی، تنش‌های اجتماعی و افسردگی شدهاست.

پس از جنگ، با وجود آشکار شدن نقش تخریبی سدها، ایران از جمله کشورهایی بود که ساخت سدهای بزرگ در آن به جنبش عظیم تبدیل شد.

بسیاری از سدهایی که در کشور ساخته شده نه فقط از جهت زیست محیط زیستی بلکه از جهت اجتماعی و اقتصادی نیز اثرات مطلوبی نداشته است.

ما برای سد سازی بسیاری از روستاهای بالا دست و پایین دست را نابود کرده‌ایم و چون برنامه‌ریزی مناسبی برای روستائیانی که زمین‌هایشان نابود شده بود نداشتیم لاجرم بسیاری از آنها به سمت شهرها مهاجرت کردند و این غیر از آسیبی است که به بخش تولید کشاورزی واردشده است. مسائلی همچون حاشیه‌نشینی و ... نمونه‌ای از آن‌هاست.

بهانه توسعه کشاورزی و صنعت و افزایش جمعیت، باعث شد تا بر سر دشت‌های حاصلخیز در خوزستان، شهریار، ورامین، میناب، مسیله، کربال، گاوخونی و ارومیه با ساخت سدهایی چون زرینه‌رود، کرخه، سیمره، داریان، کرج، جاجرود، قم رود، زاینده‌رود، گتوند، درودزن، سیوند، ملاصدرا، استقلال میناب و ... بلایی بیاوریم که اثرات آن در حال بروز ظهور است.

اثرات اقتصادی، زیست‌محیطی و اجتماعی احداث سدها

·   از دست رفتن زمین‌های کشاورزی در بالادست

·   بالا آمدن سطح آب زیرزمینی در نواحی پیرامونی مخزن سد که می‌تواند منجر به بروز مشکلات مربوط به زهکشی و سستی خاک شود.

·   بالارفتن سطح تبخیر در مخزن سدها در نواحی گرم گاهاً تا 30 درصد

·   عدم تغذیه منابع زیرزمینی آب، در پایین دست سد و خشک شدن چشمه‌ها، قناتها و زمینهای کشاورزی.

·   خشک شدن زیستگاه‌های طبیعی اطراف رودخانه و از بین رفتن جنگلها، مراتع و گونه‌های گیاهی و جانوری وابسته به آن

·   حفر چاههای عمیق و برداشت از منابع آب تجدیدناپذیر برای آبیاری زمینهای کشاورزی خشک شده‌ که بسیاری از آنها قبلاً دیم بودند(مانند درختان انجیر استهبان)

·   تغییراتی در پایین‌دست، مانند تغییر در رژیم جریان آب، انتقال رسوبات، تغییر کیفیت آب و شکل هندسی آبراهه‌ها.

·   جمع شدن رسوبات آلی و غیر آلی در مخزن سدها

·   افزایش وزن آواری سد که به خطری برای پایداری سد تبدیل شده است

·   رسوبات آلی سدها که سابقاً عامل تقویت خاک کشاورزی و آب رودها برای خوراک جانداران آبی بود با رسوب در سدها به عامل مهمی در لجنی شدن مخزن سد، و انتشار گاز متان تبدیل شده است.

·    نرسیدن آب به تالابها، دریاچه ها و دریا

·   از بین رفتن محل تخم ریزی ماهیان دریا به دلیل نرسیدن آب رودخانه به دریا

·   ورود آب شور در زمان مد دریا به زمینهای کشاورزی نزدیک ساحل و خشک شدن آنها

·   پراکنده شدن ریزگردهای کشنده بر اثر خشکی تالابها، و زمینهای کشاورزی

·   شورشدن آب چاهها  و پیامد آن شور شدن خاک کشاورزی

·   تغییر آب و هوا به دلیل خشک شدن و نابودی جنگلها و مراتع طبیعی و تالابها، یا به اصطلاح خشکسالی!!

·   مهاجرت اجباری روستائیانی که در کنار رود و در سواحل تالابها و دریا ارتزاق می کردند به حاشیه شهرها

·   فرونشست اغلب دشتها، که خود سبب تخریب برگشت ناپذیر مخازن زیرزمینی آب شده است

·   به مخاطره افتادن کلیه زیرساختهای کشور به دلیل فرونشست زمین در مقیاس وسیع

همه اینها در حالی است که سابقاً سدهای هیدروالکتریک یکی از مهمترین و با صرفه‌ترین اشکال تولید انرژی در جهان شمرده می‌شد. این امری است که با برآوردهای دقیق تر خلاف آن ثابت شده است.

پژوهشگران دانشگاه آکسفورد در تحقیقات گسترده خود بر روی ۲۴۵ سد بزرگ بدین جمع‌بندی رسیده‌اند که کشورهای در حال توسعه با تاکید بر ساخت سدهای بزرگتر هیدروالکتریک بجای آنکه امید به برداشت سرمایه را بکارند، اقتصادهای آسیب‌پذیر خود را در بدهی غرق می‌کنند. (آگوست سال ۲۰۱۴ روزنامه گاردین)

یافته‌ها حاکی از آن است که سدهای بزرگ ، از جمله هزینه‌برترین زیرساخت‌ها در جهان هستند.

جالب اینجاست که در این بررسی نه‌تنها تاثیرات منفی ساخت سدها بر جوامع انسانی و محیط‌زیست بلکه حتی تاثیرات تورم و بدهی نیز محاسبه نشده است.

پژوهشگران این پروژه تحقیقاتی می‌گویند که قریب نیمی از سدهایی که مورد مطالعه قرار داده‌اند، از مشکل هزینه مازاد رنج می‌برند یعنی ابعاد آنها به حدی بزرگ تعریف شده که در اصل سرمایه را می‌بلعند.

سدسازی و محیط‌زیست در ایران

ماجرای ساخت سد گتوند خوزستان و چالش تپه نمکی گچساران شاید یکی از نام‌آشناترین تاثیرات سدسازی در سال‌های اخیر باشد. پروژه‌ای که هدف از آن تولید انرژی برق آبی به میزان۴.۵۰۰ گیگاوات در سال عنوان شد اما به واسطه نزدیکی به تپه نمکی موسوم به گچساران عملاً با مشکلات جدی مواجه شد. متاسفانه اتخاذ تدابیری نظیر ساخت دیوار حائل موسوم به پتوی رسی نیز نتوانست مانع انحلال نمک شود، گزارشها حاکی است که میزان نمک حل شده در پایین‌ترین عمق دریاچه پشت سد اکنون به رقمی نزدیک به ۳۰۰ گرم در هر لیتر رسیده. این معضلی است که نه‌تنها اکوسیستم و زمین‌های زراعی پایین‌دست را متاثر می‌سازد بلکه حتی می‌تواند برای توربین‌های سد نیز بشدت مشکل‌آفرین باشد.

نفوذ نمک به آب پشت سد گتوند، منجر به شوری آن شده و رود کارون را در شرف یک فاجعه‌ی زیست محیطی قرار داده است

سد شفارود استان گیلان یکی دیگر از پروژه‌های سدسازی است که با انتقادهای جدی از جانب کارشناسان محیط‌زیست مواجه شده است. مدیرکل دفتر ارزیابی سازمان حفاظت محیط‌زیست در مصاحبه با خبرگزاری مهر به تاریخ ۲۴ فروردین ۱۳۹۴ از مخالفت این سازمان با ساخت سد شفارود به دلیل تخریب بیش از ۱۷۵ هکتار از جنگلهای هیرکانی خبر داد. منطقه اکولوژیکی جنگلهای هیرکانی به طول تقریبی ۸۰۰ کیلومتر و عرض متوسط ۲۷ کیلومتر، از آستارا در شمال‌غربی دریاچه خزر آغاز و تا منطقه گلی‌داغی واقع در منتهی‌الیه شرقی امتداد پیدا می‌کند. این منطقه که از آن تحت عنوان یک منطقه اکولوژیکی خاص یاد می‌شود، در حقیقت بازمانده جنگل‌های پهن‌برگ دوران سوم زمین‌شناسی است که عمر متوسط آن را بیشتر از یک میلیون سال تخمین زده‌اند.

یکی دیگر از موارد قابل‌تامل در این عرصه پروژه سد دره خشک گلمندره در جنوب پارک ملی گلستان است که بودجه آن با بودجه کل سازمان حفاظت محیط زیست کشور برابری میکند،

سد داریان مهمترین چشمه طبیعی کشور مانند "چشمه بل" را به زیر آب می‌برد و سد خرسان با نابودی هزاران هکتار جنگل و نابودی جوامع محلی منطقه، اکوسیستم زاگرس و کارون را تهدید میکند.

مجموع نگرانی‌های کارشناسان محیط‌زیست در این‌مورد بیشتر به دلیل تجاربی است که در گذشته رقم خورده‌.

بعنوان مثال بررسی‌ها نشان می‌دهد که عدم رعایت حقابه دریاچه ارومیه یکی از دلایل وقوع این بحران زیست‌محیطی است و این مساله‌ای است که در مقیاس متفاوت می‌تواند در سایر اکوسیستم‌ها نیز رقم بخورد.

طرح حفاظت از تالابهای ایران در گزارشی که به سال ۱۳۹۲ منتشر ساخت و در آن شرایط پایه دریاچه ارومیه را تشریح کرد، متذکر شده است که ساخت و بهره‌برداری بیش از ۲۹ سد در حوضه آبریز دریاچه ارومیه با ظرفیت ۱۷۱۲ میلیون مترمکعب به انضمام ۱۶ طرح سدسازی در دست اجرا و ۱۷ طرح سدسازی در دست مطالعه به ترتیب با ظرفیت‌های ۱۵۰۰ و ۶۵۷میلیون مترمکعب در همین حوضه در دستورکار قرار دارد. در این گزارش همچنین آمده: «طی چند دهه اخیر، پروژه‌های متعدد توسعه و بهره‌برداری منابع آب مبتنی بر احداث سد و کنترل جریان‌های سیلابی اجرا شده است و همزمان کشاورزان نیز با احداث چاه‌های کم‌عمق تا عمیق، بهره‌برداری از ذخایر آب زیرزمینی را توسعه داده‌اند. مجموع این موارد به معنای تاثیرات مخرب هم بر روی تالاب و هم بر روی دریاچه است.»

مشکلات زیست محیطی احداث سدها این روزها نگاه‌های زیادی را به خود معطوف کرده است. از تشکیل کمپین در ایران علیه سد "آتاتورک" ترکیه که ظرفیتی برابر با 47 میلیارد مترمکعب ذخیره سازی آب؛ معادل کل سدهای ایران را داشته و ریشه اصلی خشکی بیشتر کشورهای عربی همسایه ایران و به تبع آن افزایش بیابان‌ها و آلودگی هوا از طریق ریزگردها را باعث شده است، تنها یکی از این موارد است.

این روزها نگاه به سد‌ها تغییر کرده، و در جهان به جای تحسین سدها که در گذشته، شاهکارهای مهندسی نامیده می‌شدند،به عنوان آفت محیط زیست و منابع آبی شناخته می‌شوند.

سدها زیست بوم‌های رودخانه‌ای را از بین می‌برند و حقوق و معیشت جوامع متأثر از طرح را تضعیف می‌کنند. افزایش آگاهی در سطح جهان نسبت به هزینه‌های هنگفت زیست‌محیطی و اجتماعی سدها، در کنار موفقیت‌های فراوان طرح‌های احیای رودخانه، تلاش‌ برای برچیدن سدها را برمی‌انگیزند.

اکنون سدهای زیادی برای برچیده‌شدن پیشنهاد می‌شوند. برخی سدها به پایان عمر مفید خود رسیده‌اند و بدون استفاده رها شده‌اند که خود مخاطراتی را متوجه ایمنی مردم می‌کند. دیگر سدها همچنان بهره‌برداری می‌شوند، گو این که پیامدهای زیست‌محیطی و اجتماعی آن‌ها هم چنان پابرجاست. در طول عمر سد، هزینه‌هایی که بر زیست بوم‌ها و جوامع آسیب‌دیده تحمیل می‌شود؛ اغلب بر دیگر فایده‌های طرح برتری پیدا میکند.

امروزه در کشورهایی مثل آمریکا، برچیدن سدها بر ساخت سدها پیشی گرفته است و گزینة برچیدن سد، جایگاه پراهمیتی را در مدیریت زیست‌محیطی پیدا کرده است.

شرایط مختلفی مبنای تصمیم‌گیری برای برچیدن سدها قرار می‌گیرند. در سال‌های اخیر، گرایش رو به رشدی در سازمان‌های دولتی، مجامع دانشگاهی و سازمان‌های غیردولتی برای برچیدن سدها در جهان به‌وجود آمده است. تا پیش از دهة 1990، علت اصلی برچیدن سدها،نگرانی‌ از امنیت عمومی بود. پایش و کنترل سدها در برخی کشورها در قالب برنامه‌های بازرسی منظم ایمنی سدها صورت می‌گیرد.

 متوسط عمر یک سد تقریباً پنجاه سال است و در سال 2000، بیش از 30 درصد سدها در بیشتر کشورها، بیش از 50 سال عمر داشته‌اند. درصد سدهایی که تا سال 2020، بیش از 50 سال عمر خواهند داشت تا 85 درصد افزایش خواهد یافت. در چنین وضعیتی سازمان‌ها و نهادهای مربوطه احتمالاً با افزایش شمار سدهای نیازمند به تصمیم‌گیری برای برچیدن و انهدام روبه‌رو خواهند شد.

نگرانی‌های زیست‌محیطی

در حالی که در گذشته مسائل ایمنی و هزینه‌های مربوط به آن، دلیل اصلی برچیدن سدها بوده است، در دهة 1990 تعداد روبه افزایشی از سدها در جهان بنا به دلایل زیست‌محیطی برچیده شده‌اند. امروزه آگاهی بیشتری نسبت به هزینه‌های زیست‌محیطی سدها وجود دارد. سدها به‌شکل چشمگیری زیست بوم‌های رودخانه‌ای را با کاهش تراز آب، تغییر زمان‌بندی جریانات، ممانعت از جابه‌جایی گونه‌های مهاجر و یا تغییر دمای آب و سطح اکسیژن، تحت‌تأثیر قرار می‌دهند. علاوه بر این، سدها مانع جریان مواد مغذی سیلاب‌ها می‌شوند. شمار زیادی از سدها، به‌سبب ضرورت انجام طرح‌های احیای رودخانه برچیده شده‌اند. علاوه بر بهبودزیست بوم،برچیدن برخی سدها می‌تواند منافع اجتماعی دیگری نیز داشته باشد، مثل فرصت‌های تفریحی و ارتقای کیفیت آب، ارتقای زیباشناختی و رونق اقتصادی.

 

یافتن گزینه‌های جایگزین اهداف سد

جنبه‌ای بسیار مهم در برنامه‌ریزی برچیدن سد، شناسایی گزینه‌های جانشین برقابی، آبیاری و آب‌رسانی، یا دیگر کارکردهای سد، در مراحل آغازین است. برچیدن سد غالباً مستلزم برقراری توازن‌ میان کارکردهای مختلف رودخانه است؛ با این حال، تجارب آمریکا در برچیدن سدها نشان می‌دهد که جایگزینی می‌تواند غالباً با حداقل دشواری انجام شود

منابع جایگزین غالباً وجود دارند و تدابیر کاهش مصرف می‌تواند تقاضای انرژی را پاسخگو باشد. تدوین برنامة جامع مدیریت وگنجاندن جایگزین‌های تامین‌کننده اهداف سد، اثرات منفی برچیدن سد را به‌حداقل می‌رساند.

تجارب جهانی

در سطح جهان، تلاش‌های مردمی برای برچیدن سدها، با هدف احیای رودخانه‌ها و احقاق حقوق جوامع متأثر رو به فزونی است.

آمریکا: تاکنون حدود 1700 سد در آمریکا برچیده شده است. تخریب سدها در آمریکا روند پرشتاب و جاافتاده‌ای دارد. بیشتر سدهای برچیده‌شده، به دهه‌های 1980 و 1990 تعلق دارند. میانگین ارتفاع سدها تقریباً 7 متر است. بلندترین و کوتاه‌‌ترین سدهای برچیده‌شده (ارتفاع سد)، به‌ترتیب 84 و 6 متر بوده است.

فرانسه:  SOS Loire Vivante  یک سازمان غیردولتی است که  برای حذف سدهای قدیمی و احیای تنها رودخانة باقیمانده فرانسه که زیستگاه ماهی آزاد بومی است، تلاش گسترده‌ای دارد

کانادا: در کانادا نیز گرایش رو به رشدی برای برچیدن سدها و احیای رودخانه وجود دارد. سامانه قوانین کانادا با ایالات متحده متفاوت است، به‌ویژه در این زمینه که مجوز بهره‌برداری سد، به‌صورت دائمی صادر می‌شود. در بریتیش کلمبیا، 400 سد به پایان عمر مفید خود رسیده‌اند. با حذف 12 سد کوچک در این استان، حمایت فزاینده‌ای در پیشنهاد برچیدن دیگر سدها وجود دارد.

تایلند: در تایلند، تلاش‌ برای برچیدن برخی سدها، در نتیجة اختلالات اجتماعی و اکولوژیک  ناشی از سدسازی روی رودخانة مان، بزرگترین شاخابة مکونگ آغاز شده است. سد 135 مگاواتی پاک‌مون با تامین مالی بانک جهانی در سال 1994 ساخته شد. پیامد مستقیم ساخت این سد این بود که  بیش از 20 هزار نفر به‌سبب کاهش شدید جمعیت ماهی در بالادست محل سد تحت‌تأثیر قرار گرفتند. در اعتراض به ساخت سد، روستاییان محل سد را تصرف کردند و خواهان آن شدند که دریاچه‌های سد به‌طور دائمی برای مهاجرت ماهیان باز گذاشته شود.

سد راسی‌سالای، نخستین طرحی که بایستی در قالب طرح عظیم ساخت 13 سد آبیاری روی رودخانه‌های چای و مون ساخته شود، همچنان بی‌استفاده باقی مانده است. مخزن این سد روی گنبدی نمکی قرار دارد و اکنون آب آن برای آبیاری خیلی شور است.

همچنین بزرگ ترین جنگل باتلاقی آب شیرین در حوضه رودخانه مون، منبع غذایی و درمان سنتی روستاییان  را  زیر آب می‌برد. بیش از 15 هزار نفر زمین‌های کشاورزی خود را که در داخل مخزن قرار می‌گرفته به سبب ساخت سد از دست داده‌اندکه خسارت 50 درصد آن‌ها هنوز جبران نشده‌است. پس از ماه‌ها تصرف محل سد راسی‌سالای، برای نشان‌دادن مخالفت با ساخت این سد و درخواست برچیدن، اعتراضات به نتیجه رسید و دریچه‌های این سد برای مدت دو سال برای احیای زمین‌ها و انجام بررسی‌های دقیق‌تر اثرات زیست‌محیطی باز گذاشته شود.

توصیه‌ها و جمع‌بندی

امروزه برچیدن سدها، برای مدیریت پایدار رودخانه و حفاظت از زیست بوم‌های رودخانه‌ای اهمیت فراوانی یافته است. تنها پس از سپری‌شدن عمر یک سد است که مردم به برچیدن آن سد فکر می‌کنند و تا فرارسیدن این زمان، ممکن است خسارات اجتماعی و زیست‌محیطی بیشتری پدید آمده باشد. هزینه‌های اقتصادی خسارات اجتماعی و زیست‌محیطی تنها در درازمدت آشکار خواهد شد. برچیدن سد توازنی است میان منافع و هزینه‌های سد (اجتماعی و زیست‌محیطی) که کمّی‌کردن‌شان دشوار است. تنها قضاوت هوشمندانه و خردمندانة سیاستگذاران و برنامه‌ریزان و ذی نفعان است که می‌تواند برچیدن سد را به ابزاری مهم برای توسعه پایدار تبدیل کند.

البته در ایران هنوز به مشکلات امنیتی سدهایی که 70 درصد مخزنشان پر از رسوب شده(مانند سد دز و سد سفیدرود) توجه نشده و به نظر می رسد، به جای تخریب به موقع، منتظر وقوع اتفاقات ناگوار هستند. و یا پیشنهاد آفتابه خرج لحیم دارند. (به جای آبخیزداری و آبخوان داری، ساخت سدهای عظیم برای رسوب‌گیری سیلابی که به این سدها می‌ریزد!!!!)

گزارش ایسنا از تبعات زیست‌محیطی سدسازی بی‌رویه

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۷/۰۷
پروین قدیری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی