چرا وزارت نیرو با واگذاری شرکت مهاب قدس مقابله می کند ؟

 شرکتهای مهندسین مشاور، معمولاً نام تعدادی از مهندسین را با هزینه کمی در لیست کارکنان خود درج و با حداقل حقوق، آنها را بیمه می کنند. این اقدام امکان اخذ سفارش کارهای بزرگتر از حد توان واقعی آنان را فراهم می سازد. 

 در عین حال این شرکتها هم به دلیل وجود تعدّد، ناچار از رقابت بوده و این کار فساد را در دستگاههای دولتی قدری کم میکند. 

 اما در جایی که سفارش دهنده و سفارش گیرنده دو روی یک سکه هستند؛ این فساد به فاجعه تبدیل می شود. خاصّه اگر پای وزارتخانه، و افراد صاحب نفوذ و قدرتمندی مانند وزارت نیرو در میان باشد. (مافیای قدرت) 

 آن وقت است که برای کسب درآمد برای سهامداران و پرسنل خاص وزارتخانۀ مربوطه که عملاً در سود شرکت سهیم هستند، کارشناسان و مشاورین!! به هر قیمتی کار تراشیده و سفارش می دهند. 

 شرکت مهاب قدس وابسته به وزارت نیرو در چنین جایگاهی است. با آنکه هیچ کشور پیشرفته ای بیش از 20 درصد از آب سطحی کشور را در پشت سد ذخیره نمی کند و مدتی است با دیدن آثار مخرب همین تعداد هم شروع به جمع آوری سدهای کشور خود کرده اند، در ایران به دلیل سفارشات خود، به خود، نزدیک به 100 درصد حجم آب سطحی، سد زده و هرگز به پشت سر خود که سراسر خسارت، بحران و فاجعه است نگاهی نکرده؛ و حتی به خود جایزه های متعدد هم می دهند. 

 سدسازان، روستاهای اطراف رودها را بی آب گذاشته، سبب خشکی چشمه ها قناتها و چاهها شده و عامل اصلی برداشت آب از اعماق زمین و نشست دشتها همین سدسازان(وزارت نیرو) هستند . گرچه گناه خود را به پای کشاورزانی می اندازند که وقتی به خاطر دزدی سهم آبشان توسط عوامل وزارت نیرو(مهاب قدس) بی آبی گریبان کشت و کارشان را میگیرد، ناچار به زدن چاه عمیق روی می آورند. 

 در ایران کار را به جایی رسانده اند که بر روی رودهای خشک هم سد میزنند، همۀ تالابها را خشک کرده اند. مردم ساکن اطراف رودخانه ها را آواره کرده و به حاشیه شهرها کشانده اند*. جنگلها و مراتع را خشک کرده اند. روستاهای آباد را محتاج رساندن آب با تانکر کرده اند. جلوی رسیدن آب به دریا را گرفته و مانع تکثیر ماهیان دریا شده و صیادی را نابود کرده اند**. 

 میزان تبخیر آب در ایران 3 برابر کشورهای معتدل است با ساخت سد، سبب تبخیر 30درصدی آب و لجنی شدن 30درصد دیگر در مخزن سد می شوند. یعنی بازده آب وقتی در سد جمع آوری شود به 40درصد نزول میکند. و این برای کشور ایران که در منطقه گرم و خشک است خود فاجعه بار است .

آثار طبیعی ناشی از این گونه سدسازی را برای رد گم کردن، خشکسالی می‌نامند . 

 ادعای داشتن صدها متخصص را در شرکت دارند، اما سدی را در میان گنبدها و کوههای نمک می سازند. به نصایح هیچ متخصص دلسوزی هم اعتنا نمی کنند. در نتیجه، آب سد چنان شوری مهلکی دارد که در صورت باز کردن دریچه های سد هم کل زمینهای کشاورزی پایین دست نابود می شود و هم ساحل از موجودات زنده تهی میشود. 

 از طرفی سدها از خطرناکترین سازه هایی هستند که در صورت حمله با بمب یا موشک و یا امکان آلوده سازی توسط دشمن، فاجعۀ جبران ناپذیری به بار می آید. گرچه سدها حتی با آوار رسوبات و سنگینی خود هم ممکن است با ایجاد زلزله تخریب شده و فاجعه به وجود آورند. 

 حال چرا در کشور ما باهمۀ آثار تخریبی سدها، این شرکت، همچنان با مشاوره های گرانبهایش!! به کار و سفارش سد ادامه می دهد؟!! لابد سهامداران اصلی این شرکت، وزارت نیرو و احتمالاً خواصی هستند که دستی در قدرت دارند. که البته بدون این ارتباط !!! شرکتی هم باقی نخواهد ماند. 

پانوشت: 

* مردم را از اقتصاد سالم بر پایه تولید مفید در روستاها به دستفروشی یا ... در حاشیه شهرها میرانند.

 ** اغلب ماهیها در رودخانه ها تخم ریزی میکنند و بدون رود، و بدون موادی که رودخانه ها به ساحل می آورند، ساحل خواهد مرد.