انسان و محیط

این سایت متعلق به معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی می باشد. مطالب مفید برای زندگی بهتر انسان با حفظ محیط زیست (توسعه پایدار) در این وبلاگ مطرح می گردد

انسان و محیط

این سایت متعلق به معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی می باشد. مطالب مفید برای زندگی بهتر انسان با حفظ محیط زیست (توسعه پایدار) در این وبلاگ مطرح می گردد

 فساد اداری چند چهره دارد:

1- فساد آشکار که نمونه آن دریافت رشوه و شناخت عوامل و برخورد و اصلاح آن نسبتاً آسان است.

 2- فساد عمیق که ظاهر الصلاح است و به اهداف و برنامه‌های غیرآشکار ادارات و سازمانها بازمی‌گردد.

 کشورهای اروپایی و آمریکا با هوشیاری کامل، برای حفظ و نهادینه شدن وابستگی کشورهای جهان سوم در هر شرایطی حتی در صورت وقوع انقلاب، آمایش سرزمین، برنامه های توسعه ای، آموزشی و فرهنگی را منطبق با اهداف خود طراحی کرده و در کشورهای وابسته، به جریان انداختند.

 به همین جهت، اگر اصلاح ظاهری و فسادِ نوع اول، با اصلاح اهداف و برنامه‌های نوع دوم همراه نباشد، هرچه مجریان سالم تر باشند اهداف و برنامه‌های مخربِ دشمن سریع تر اتفاق میافتد!!

 دشمنان تاکنون با این روش موفق شده‌اند کشورهای جهان سوم، از جمله کشور ما را حتی پس از انقلاب (جز در بخشهای تحت مسولیت و نظارت مستقیم رهبری) با روشهای سیستمی اسیر اهداف خود کنند.

 در طی این چهل و اندی سال، دولت های مختلف با همین روش، گرفتار روزمرّگی شده آگاه یا ناآگاه، اغلبِ برنامه‌های آمایشی، آموزشی و توسعه ای دشمنان را پیش برده و می برند!!

 به عنوان مثال آمایش سرزمین ایران به نام ستیران را فرانسوی ها بر اساس تمرکز گرایی طراحی کردند. پس از انقلاب چهل و اندی سال است که سخن دولتمردان ایران تمرکززدایی است، اما از آنجا که هنوز آمایش سرزمینِ بومی تهیه نشده، امور کشور بر اساس آمایش تمرکز گرا و استعماری فرانسه، کار خود را ادامه داده است!! 

حتی در سال ۹۹ و در پایان دورۀ دولتی که جز خسارت میراثی نداشته، مجدداً آمایش سرزمینی با همان اهدافِ آمایش فرانسوی ها بازسازی شده؛ تا جریان وابسته سازی همچنان ادامه داشته باشد!!

مورد دیگر توقف تامین محصولات اساسی کشاورزی با ادعای مصرف بالای آبِ است. در حالیکه حتی در سیستم غرقابی، آب اضافه بر مصرف گیاه، در زمین جذب شده و قابل بازیافت است!!

 با این ادعا، حتی به اجارۀ زمین در کشورهای دیگر برای سرمایه گذاری، به نام کشت فراسرزمینی روی آورده‌اند که در عمل میتواند علاوه بر از دست رفتن سرمایه، حتی به وابستگی سیاسی کشور نیز بیانجامد!!

جالب این که هم زمان با متوقف کردن کشاورزیِ محصولات اساسی به بهانه کمبود آب؛ به جای ایجاد کارگاههایی با مصرف کمِ آب و ساخت نیروگاههای بادی یا خورشیدی؛ گسترش کارخانه های متعدد برای تبدیل سنگ آهن به فولاد، ساختِ نیروگاههای حرارتی و کارخانه های پرمصرف آبِ پتروشیمی، در خشک ترین دشت های کشور، با وجود مصرف و تبخیر بسیار بالای آب، با استفاده از رودهای کم آب و آبهای زیرزمینیِ حیاتی شکل میگیرد که سبب خشکسالیهای متوالی، وقوع فرونشست و فروچاله های خطرناکی شده و به نحوی هشداردهنده، زیرساختهای کشور را تهدید میکند.

همین امر به مهاجرت مردم از روستاها و شهرهای کوچکِ خشک شده، به حاشیه شهرهای بزرگ انجامیده و معضلات فرهنگی اجتماعی متعددی را پدید آورده است. اما همچنان، این کشاورزان هستند که از طرف عاملان خشکسازی کشور با تبخیر 75 درصدی آب، به مصرف 90 درصدی آب متهم میگردند!!

حتی برای تامین آب این صنایع که همه آبِ دشتهای اطراف خود را بلعیده و دیگر آبی برای ادامه کار نمییابند، اخیرا به جای انتقال تاسیساتِ صنعتی به شدت آب بر به کنار سواحل جنوبی، چشم به آب زیرزمینی شهرهای کم آب کشور دوخته اند (بخش عمده ای از آب زیرزمینی شهرهای ایران توسط بازیافت پساب فاضلابها تامین میشود که با سیستم چاههای جذبی، تصفیه بیهوازیِ میکروبی و با عبور از لایه های خاک تصفیه فیزیکیِ کامل و به آبِ قابل شرب تبدیل و به آب زیرزمینی شهر افزوده و بازیافت میشود)

در حال حاضر برای انتقال به صنایع آب بر، به اسم تصفیه، انتقال فاضلاب همه شهرهای کم آب، آغاز شده است که نتیجه ای جز خشک شدن آب زیر زمینیِ همه این شهرها نخواهد داشت!!

این خطای جبران ناپذیر به رغم مشاهده تاثیر اجرای طرح انتقال فاضلاب تهران در پایین آمدن شدید سطح آب و فرونشستِ خطرناکِ پایتخت است که حتی انتقال آبِ پنج سد عظیم نیز نتوانسته این معضل را حل نماید !!(در حالی که قبل از انتقال فاضلاب، شهر تهران، به دلیل انتقال زیاد آب از سدها و استفاده کم از آب زیرزمینی، با مشکل بالاآمدنِ سطحِ آبِ زیرزمینی مواجه بود).

 مصداق دیگر در فساد کلان مدیریتی از جهت تأثیر تخریبی آن، اجرای طرح آمریکا برای ساخت سدهای متعدد در کشورهای گرم و خشکِ خاورمیانه از جمله در ایران، برای زمینه سازی جنگ آب است. (1)

طرحی که از قبل از انقلاب آغاز شده و همچنان ادامه دارد و نتیجه‌ای جز تبخیر بالای آب و خشک‌سازی تدریجی منطقه‌ای و تأثیر مخرب بر شرایط آب و هوایی و محیط زیست نداشته و ندارد. و نتیجه آتی آن جز جنگ آب در داخل کشور و بین کشورهای هم‌جوار نخواهد بود.

تاکید اسلام بر رعایت حقابه مردم و محیط زیست، رکورد داری تبخیر 75درصدی آب، عدم تجدید آبهای زیرزمینی، وقوع خشکسالی، فرونشست و فروچاله، حتی مهلکتر شدن سیلابها به دلیل خشک شدن زمین، در هر منطقه‌ای که سدساخته شده، نه تنها نتوانسته به بررسی واقعیِ عملکرد این سازه ی خسارت زا بیانجامد!! بلکه این سازه خطرناک از بررسی پدافند غیر عامل هم استثنا شد!!

علاوه بر این، در حالی که به دلیل گرم و خشک بودن آب و هوای ایران، سابقاً با آبخیزداری و آبخوانداری، زمینه جذب و حفظ  آب از تبخیر و آلودگی در زمین ایجاد؛ و با رطوبت خاک، سرسبزی زمین و حتی امکان کشت دیم هم فراهم میشد. با تقاضای وزات نیرو از سال 82 با تغییر قانون توزیع عادلانه آب در مجلس ششم، کل بودجه آب این وزارتخانه به سدسازی و انتقال آب اختصاص یافت!!

عدم سرمایه گذاری لازم بر استفاده کم هزینه از جریانِ رودهای آب ژرف که شیرین، تجدیدپذیر و حتی در نهایت به دریا ریخته و شور میشوند؛ و تاکید بر شیرین سازی و انتقال پُرهزینه آب به بخشهای مرکزی کشور، خود مصداقِ دیگری از وجودِ فساد است!!!

(1)- خاورمیانه و بحرانی به‌ نام ترورسیم آبی 

https://iiwfs.com/ترورسیم-آبی/

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۴/۱۱
پروین قدیری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی