هزینه های نجومی شیرین سازی و انتقال آب دریا در مقابل آب ژرف کم هزینه
آب ژرف در ایران از کوهها به سمت دریا جریان دارد ، بنابراین به عکس ادعای کارشناسان وزارت نیرو!! فسیلی نیست! و به دلیل عمق زیاد و جاری بودن به فرونشست منجر نمیشود* بلکه به دریا ریخته و هدر میرود!!!
پس چرا به جای بهره برداری از آن، علیرغم کم هزینه بودن و نداشتن آسیب محیط زیستی و نزدیک بودن به محل مصرف، کارشناسان مذبور، بر استفاده از آب دریا با شیرین سازی و انتقال آب علیرغم هزینه کمرشکن مالی و محیط زیستی اصرار میورزند؟!!
به نظر میرسد، همین کم هزینه بودن، و سرعتِ نتیجه دهی، علت رویگردانی افراد منتفع از پروژه های پرسودی است که احتمالا دستی در شرکتهای خصولتی دارند!!!
اواخر فروردین سال 1401، جلسهای به ریاست آقای مخبر درباره مسئله انتقال آب از دریای عمان و خلیج فارس به فلات مرکزی برگزار شد. وی در این جلسه از برگزاری جلسات منظم و اقدامات اجرائی برای تأسیس ایستگاههای آبشیرینکن و پمپاژ آب و طراحی و کارگذاری خطوط انتقال آب به فلات مرکزی در دولت فعلی خبر و وعده داد تا پایان سال ظرفیت ایستگاههای آبشیرینکن بندرعباس و چابهار به 500 هزار مترمکعب برسد. اما از هزینههای مستقیم و جانبی و هزینه های محیط زیستی این طرحها سخنی به میان نیامد.
اما با نگاه به نمونه هایی که در مرحله اجرائی قرار دارند، می توان تا حدی این هزینه ها را تخمین زد. مثلا صنایع مس و فولاد کرمان و شرکت گلگهر سیرجان از صنایع آببر به حساب میآیند که در منطقهای بسیار خشک قرار گرفتهاند. این شرکتها برای ادامه فعالیت خود، در طرح آبشیرینکنی با ظرفیت یک میلیون مترمکعب در روز در بندرعباس سرمایهگذاری کردهاند که اکنون فاز 200 هزار مترمکعب در روز از آن به مرحله اجرا رسیده است. برای انتقال این آب شیرین از بندرعباس تا سیرجان لولهگذاری شده است.
احداث پروژه آبشیرینکن با ظرفیت 200 هزار مترمکعب هزینهای معادل صد میلیون دلار خواهد داشت. برای برداشت آب از دریا نیز نیاز به احداث موجشکن، تجهیزات مخصوص گلولایبرداری و لولهگذاری در عمق است که آن هم هزینه بسیار سنگینی دارد.
در کنار همه اینها باید به خاطر داشته باشیم آبشیرینکنها و انتقال آب، با برق کار میکنند؛ بنابراین بودجه زیادی هم برای مصرف برق این دستگاهها نیاز است.
در نهایت مجموع هزینه آبگیری از دریا و تأمین برق دستگاهها چیزی در حدود صد میلیون دلار خواهد شد که در مجموع، هزینه بهرهبرداری از آبشیرینکن 200هزارمترمکعبی مذکور را به 200 میلیون دلار میرساند.
اگر فرض کنیم روزی، آب مصرفی مردم در فلات مرکزی و نه لزوما ساحلنشینان لازم باشد با چنین روشی تأمین شود شرکت آب و فاضلاب هم ناگزیر باشد این آب را با هزینه پایین در اختیار مردم بگذارد، این امر برای وزارت نیرو بسیار هزینهزاست. در واقع با هزینههای بالای شیرینسازی آب، و هزینه بیش از ده برابری انتقال آب به مناطق مرکزی، وزارت نیرو با بحران اقتصادی تأمین برق و هزینههای پروژه مواجه خواهدشد.
به همین دلیل صنایع پرمصرف مانند نیروگاهها و فولادسازیها، با فریب حاکمیت و مردم و با ایجاد شبکه انتقال فاضلاب، به اسم تصفیه مدرن، فاضلابی که در چاههای جذبی کاملا تصفیه و با کلر زنی قابل بازیافت آب میشد؛ از شهر خارج کرده و با تصفیه ناقص، به صنایعی با مصرف بالای آب به قیمت پایین می فروشند، که میبایست یا به کنار سواحل منتقل میشدند و یا هزینه سنگین شیرین سازی و انتقال آب دریا را میپذیرفتند.
در واقع با انتقال بی آبی صنایع به شهرها، این هزینه سنگین به اسم جلوگیری از مهاجرت مردم شهرها به دولت و در واقع مردم تحمیل می گردد. که با ناتوانی دولت از به عهده گرفتن هزینه سنگین آن، باید منتظر آشوب، یا مهاجرت جمعی مردم و تخلیه شهرهایی باشیم که حتی در صورت انتقال آب، از فرونشست مهلک در امان نخواهند بود!!
هزینه اجرای طرحهای انتقال آب بهجز هزینههای آبشیرینکنها و تجهیزات بسیار پُرهزینه ترِ انتقال آب به مناطق مرکزی کشور، کار لولهگذاری و قراردادن پمپهای مخصوص تا مسافت هزارو 200 متر از ساحل نیز هست که علاوه بر هزینه مالی برای محیط زیست ساحلی و دریای عمان خطرات جدی به دنبال دارد.
هم اکنون برای انتقال آب از دریا به نیروگاه اتمی بوشهر، تجهیزات لولهگذاری تا 800 متر از ساحل به سمت دریا پیشروی کرده است. که این تأسیسات، پمپها و سنگچینیها باعث شده محل تخمگذاری میگوها در این منطقه تخریب و زندگی صیادانی که از صید و فروش میگو زندگی خود را میگذراندند، با مشکل مواجه شود.
مسئله دیگر این است که از هر صد لیتر آب دریا که وارد دستگاه آبشیرینکن میشود، 35 لیتر آن آب شیرین و 65 لیتر آن شورتر شده و به دریا بازمیگردد.
که باید برای پسدادن آب شور از تجهیزات پیشرفته استفاده شود که بتواند یا آب را با فشار زیاد به مناطق وسیعی از دریا برگرداند. تا شورآب در یک منطقه خاص نزدیک ساحل تخلیه نشود؛ که در غیر این صورت خطرساز و سبب مرگ محیط زیست سواحل خواهدبود.
از طرفی، چون دریای عمان جزء آبهای بینالمللی محسوب میشود، در صورتی که استانداردهای لازم برای آبگیری و تخلیه شورآبها از سوی کشور ما رعایت نشود، با شکایت کشورهای همسایه به نهادهای بینالمللی با توقف کار و هدر رفت کل سرمایه گذاری نیز مواجه خواهیم شد.
* - اگر قرار بود با برداشت از آبهای عمیق حتی آبهای فسیلی فرونشست اتفاق بیفتد ، اکنون می بایست استرالیا یا عربستان رکورد دار فرونشست در دنیا باشند، نه ایران!!