چه کسانی در پی تبدیل ایران به زمین سوخته هستند؟
روش ابتدایی غرب برای بهرهکشی از منابع و نیروی کار و فروش محصولاتش به کشورهای دیگر، ادعای متمدن سازی و عمران و آبادی (استعمار) و سپس حمله نظامی و تصرف بود.
روش ابتدایی غرب برای بهرهکشی از منابع و نیروی کار و فروش محصولاتش به کشورهای دیگر، ادعای متمدن سازی و عمران و آبادی (استعمار) و سپس حمله نظامی و تصرف بود.
«قانون توزیع عادلانه آب» مورخ ۱۳۶۱، با عنوان اصلاحیه شماره ۵۸ ۹۷۷ ت ۲۹۱۰۱ ه مورخ ۱۸/ ۱۲/ ۱۳۸۲ به قانون توزیع ناعادلانه آب تبدیل شد. که در آن کل بودجه آبخیزداری و آبخوانداری هم که سهم آب کشاورزی و محیط زیست و برای حفظ آن بود، به اسم مدیریت یکپارچه آب، به وزارت نیرو واگذار گردید. (1)
۴۰۰ میلیارد متر مکعب بارش سالانه کشور است که پس از وقوع سیلابهای مخرب، آن را همراه با رسوبات فراوان، در سدهای بیشمارکشور جمع کرده پس از تبخیر ۳۰۰ میلیارد متر مکعبِ آن (۳ برابر متوسط تبخیر جهان) بقیه را به شهرها منتقل میکنند.
گرچه قائله به همین جا ختم نمیشود!
وزارت نیرو وجودِ کمترین جریان آبی را که لااقل بخش کوچکی از محیط زیست چند روستا را زنده نگاه میدارد، بر نمیتابد!
بلافاصله سدی را برای جلوگیری از این جریان، طراحی و اجرا میکند، تا آب، با ساخت سد، به جای جذب در زمین، به سزعت تبخیر شده و مانع تجدید آب زیرزمینی، حفظ رطوبت خاک، سرسبزی زمین و مراتع، جوشش چشمه و قنات، ادامه حیات طبیعی روستاها و شهرهای کوچک، عشایر، زنده ماندن تالابها و دریاچه ها و جنگلها شود!!
کم بارشی و خشکسالی را باور کنیم یا سیلابهای ویرانگر را!!
قهر آسمان را باور کنیم یا مدیریت غلط و عقب مانده را !!!
باز هم فقط صحبت از خارج کردن سریع سیلِ آب شیرین از شهرها و روستاها و جبران خسارت است!! و خوشحالی از بیشتر شدنِ ورودیِ، آب و رسوبات به سدهایی که پس از پایان بارشها، به سرعت در مقابل گرمای هوا و بادهای 120-200 روزه تبخیر میشوند!!! و رسوبات و گل و لایی که میمانند!!