شایعات سازمان آبفا برای پروژه سازی وکسب منافع
۱ - ادعای تصویب قانونی در کمیسیون آب سازمان ملل مبنی بر وجود فقط ۵ سال فرصت برای ساخت سد بر روی رودهایی که به دریا یا کشورهای دیگر میرسد! که سبب آغاز سدسازی فلهای بدون بررسی شرایط و آثار آن، در کشور ما در دوره حکومت آقای هاشمی شد!
در حالی که پس از گذشت ۴۰ سال، ساخت سد در ایران و کشورهای مختلف از جمله همسایگان ما همچنان ادامه دارد!
۲ - این ادعای کذب که ساخت سد ارزانترین و بهترین راه برای تولید آب و برق و کنترل سیلاب، و تامین آب کشاورزی است و آبخیزداری و آبخوانداری زمین را مرطوب میکند ولی آب قابل برداشت، تولید نمیگردد!
درحالی که :
- آبخیزداری و آبخوانداری، با تجدید آب زیرزمینی علاوه بر افزایش آب قناتها، چشمهها و چاهها با کمترین هزینه، بهترین راه برای کنترل سیلاب و تامین آب مصرفی پایدار برای شهرها وحتی کشاورزی دیم با مرطوب کردن خاک است .
- در آمریکا و اروپا با تجربه تاثیر سدسازی بر تبخیر آب و حتی بروز خشکسالی در صورت ساخت بیش از ۴۰ درصد حجم بارشها، جمع آوری سدها و پوشاندن سطح سدهای باقیمانده، آغاز شد و سدسازان جهت زمینه سازی برای خشکسازی کشورها، ناتوانی در تولید مواد اساسی غذایی و نیاز به واردات آن و جنگ آب، برای ساخت فلهای سد حتی گاهی به رایگان، روانه کشورهای جهان سوم شدند!!
که همچنان ساخت سدهای بیشمار در به صورت ریگان در افغانستان و با هزینه دولت در کشور ما، همراه با تشدید ناتوانی در تولید مواد اساسی غذایی، ادامه دارد!
حتی از سال۸۲ با تغییر قانون توزیع عادلانه آب، آبخیزداری و آبخوانداری که ضرورت کشاورزی در کشور گرم و خشک و کم بارش ایران برای حفظ آب از تبخیر و حتی برای جلوگیری از پرشدن سد از رسوبات بود کاملاً متوقف شد!
وضعیت کنونی تبخیر ۷۵ درصدی آب(۴۰-۹۰ درصد) در سدها و زمینهای خشک مانده، بحران کمبود آب، همراه با تشدید سیلابها با کمترین بارش، رکورد داری ایران در شسته شدن خاک حاصلخیز و فرونشستِ دشتها، همراه با ساخت سد به رایگان در افغانستان از طرف آمریکا، هند و ترکیه که صادرکننده مواد کشاورزی هستند، و نیاز ما به واردات مواد اساسی کشاورزی، خود گواه صدق این مدعاست!
البته با توجه به هزینه سنگین، زمان طولانی ساخت، عمر کوتاه با پرشدن از رسوبات، به دلیل عدم انجام آبخیزداری و آبخوانداری، خشک سازی تالابها و دریاچه ها، گسترش بیابان و ریزگردهای خاکی و نمکی، قطعا سدسازی را نمیتوان روش مناسب و به صرفه برای حفظ آب و تولید برق دانست!!
بخصوص با وجود روشهای مناسب و کم هزینه برای حفظ و ذخیره آب و تولید برق، همراه با حفظ محیط زیست و کشاورزی!
البته با توجه به این که اغلب سدها حتی تا نیمه پر نمیشوند؛ توقف سدسازی و بررسی شرایط سدهای موجود برای جمعآوری سدهایی که بخصوص در مناطق گرم و خشک نقشی جز حوضچه تبخیر ندارند؛ امری ضروریست!
در مقابل میتوان بازگشت به انجام گسترده آبخیزداری، آبخوانداری که صدها سال ذخیره آب، رطوبت و سرسبزی زمین، بهبود محیط زیست و آب و مواد غذایی مورد نیاز کشور را علیرغم کم بارشی و گرمای هوا، به خوبی تامین میکردند، همراه با ساخت سدهای زیرزمینی، راه واقعی نجات دشتها و کشاورزی ایران دانست.
3- ادعای مناسب نبودن آب زیرزمینی به دلیل نیترات بالا برای آشامیدن و ضرورت استفاده از آب رودخانه ها برای کل مصارف شهری!
در حالی که آب آشامیدنی یک درصد آب مصرفی (سرانه 2 لیتر) است. و برای ۹۹ درصد مصارف شهری شامل شستشو، حمام، سیفون توالت و آبیاری فضای سبز (سرانه۲۰۰-۲۵۰ لیتر) نیازی به کیفیت بالا نبوده و آب زیرزمینی با کلرزنی قابل مصرف است!
اما با این نامگذاری کذب، به جای استفاده از آب زیرزمینی برای حداقل ۹۹ درصد مصارف، کل آب پنج سد عظیم را به اسم آب آشامیدنی برای همه مصارف به شهر تهران انتقال دادند. که سبب بالا رفتن سطح آب زیرزمینی و بروز خطر آلودگی آب زیرزمینی شد.
باز به بهانه آلودگی آب زیرزمینی، با انتقال کل فاضلاب شهر که توسط چاههای جذبی به صورت بیهوازی فاضلاب را کاملاً تصفیه و با عبور از دهها متر از زمین به آب پاک و زلال، تبدیل و در مخازن زیرزمینی ذخیره شده و فقط با کلرزنی قابل بهرهبرداری مجدد میشد؛ به اسم تصفیه مدرن، به خارج از شهر و تصفیه خانههای هوازی که جز توان تصفیه آب رودها را ندارند منتقل و با تصفیه ناقص رها گردید.
ابن اقدام در اغلب شهرهای ایران علیرغم پایین بودن سطح آب زیرزمینی به اسم مدرن سازی تصفیه فاضلاب تکرار و سبب بی آبی و فرونشست مهلک شهرها و آلودگی شدید محیط زیست، طغیان آفات در اطراف شهرها و نیاز به سمپاشی سنگین محصولات کشاورزی شد؛ که خود عامل گسترش بیماری و حتی بازگرداندن مواد غذایی صادراتی ایران گردید!
ضمن این که با وقوع فرونشست اولین بخشی از ساختمان که تخریب میشود، چاه جذبی است! که با تخریب آن، تصفیه طبیعی فاضلاب متوقف شده و بهانه مناسبی برای بحرانی نشان دادن وضعیت فاضلاب میشود!!
۴- ادعای مصرف ۹۰ درصدی آب کشور توسط کشاورزی!!
در حالی که ۷۵ درصد آب کشور در سدها و زمینهای خشک مانده تبخیر میشود!
حتی اغلب آب مصرفی شهرها هم با انتقال فاضلاب، تصفیه ناقص و رهاسازی در تالابهای اطراف شهرها یا با انتقال به کارخانههای پرمصرف، تبخیر شده و تبخیر آب کشور را به ۹۰ درصد نزدیک میکند؛ که خود گواه کذب ادعای مصرف 90 درصدی آب در کشاورزی است!! بخصوص با توجه به خشک شدن اغلب روستاهای ایران، تا جایی که یا رها شده اند یا نیاز به انتقال آب مصرفی خانگی دارند!
۵- ادعای فسیلی بودن و شوری زیاد آب ژرف ایران و ادعای وقوع فرونشست درصورت برداشت این آب برای مصرف!
در حالی که
- آب ژرف ایران بر اساس آزمایشات انجام شده تجدید پذیر و با شوری بسیار کم است
- این آب جاری و تجدید پذیر بوده و در نهایت به خلیج فارس و دریای عمان ریخته و شور میشود
- از آنجا که آب ژرف در عمق و زیر لایه سنگی زمین وجود و جریان دارد هرگز برداشت از آن، سبب فرونشست نمیشود.
۶ - ادعای این که به دلیل کم بارشی کشور، تامین آب آشامیدنی شهرها ممکن نیست؛
بنابراین :
- شیرین سازی و انتقال آب دریا به شهرها ضروری، ولی پرهزینه است
- انتقال ۷۰ درصد شهرهای کشور از جمله پایتخت، به کنار سواحل جنوبی ضروریست!!
درحالیکه علت بحران آب و فرونشست و آلودگی و سیلاب و...همه ناشی از پیش فرضها و مدیریت غلط و بدون تفکر و بررسی و بدون توجه به مدیریت کارآمد و درخشان سنتی ایران و حتی روشهای تجربه شده و مفید کشورهای دیگر است!
اقدامی که میتواند به تضعیف کشور در اقتصاد، پدافند غیرعامل و حتی قدرت دفاعی کشور بیانجامد!!
البته نمیتوان در این میان سود و تعارض منافع شرکتهای وابسته به آبفا را در تخریب آب و محیط زیست کشور و ترغیب دشمنان را در اتخاذ بدترین و مخربترین روشهای مدیریت آب، برای زمینه سازی جنگ آب را نادیده گرفت!
چون گرچه اغلب فعالیتهای آبفا، برای مردم خسارت بار است اما برای مشاورین و پیمانکاران وابسته به این سازمان که بسیاری از متخصصین وزارت نیرو در آنها مشارکت دارند، و همچنین دشمنان ایران در سازمانهای بینالمللی سود بالایی دارد!!