آیا معنی مدیریت آب این است؟
آیا معنی مدیریت آب
۱- اعلام خشکسالی و گرمایش زمین، وقتی باران نبارد
۲- اخطار سیلاب با کمترین بارش، وقتی ببارد!
۳- مقصر شمردن کشاورزان در فرونشست دشتها و روستاها علی رغم تبخیر ۷۵ درصدی بارش در سدها!
۴- مقصر شمردن مردم در بیآبی شهرها، هم زمان با خروج رودهای عظیم پساب مصرفی به شدت آلوده، با ادعای کم نیترات کردن فقظ سرانه ۲ لیتر آب آشامیدنی؛ و ادعای تصفیه مدرن، با عقب مانده ترین روش تصفیه فاضلاب در دنیاست؟!
قابل ذکر است که در کشورهای غربی
اولا: با افزایش تبخیر بیش از ۲۰ درصدی آب درسدها، اقدام به جمع آوری بسیاری از سدها و پوشاندن سطح باقیمانده آنها برای جلوگیری از تبخیر و آسیب رسیدن به محیط زیست و کشاورزی خود شدهاند.
ثانیا: در جهت حفظ محیط زیست از آلودگی فاضلابی که به دلیل بالا بودن سطح آب زیرزمینی، به بیرون از شهرها منتقل شده و سبب آلودگی آبها و دشتها و اجبار کشاورزان به استفاده از سموم برای دفع آفات کشاورزی بود. با شناخت روش بیهوازی درتصفیه کامل فاضلاب، برای جلوگیری از آلودگی محیط زیست؛ نسبت به سرمایه گذاری در ساخت مخازن بیهوازی و انتقال فاضلاب به آنها نمودند که نتیجه آن:
تصفیه بیش از ۹۶ درصدی فاضلاب و عدم آلودگی محیط زیست و عدم نیاز به سمپاشی محصولات کشاورزی و عدم نیاز به کوددهی به دلیل غنی بودن پساب حاصل از مواد آلیِ پاک بود.
با تصفیه بیهوازی، علاوه بر کشاورزی ارگانیک، امکان استفاده از بیوگاز یا متان، که محصول جانبی این فرایند است، نیز فراهم شد.
اما مدیریت آب توسط وزارت نیروی ایران، علی رغم ادعای در اختیار داشتن هزاران متخصص در سازمان آبفا و شرکتهای متعدد وابسته به وزارت نیرو چگونه است؟
1- تبخیر ۴۰ - ۹۰ درصد و به طور متوسط ۷۵ درصد آب کشور یعنی 300 میلیارد مترمکعب از 400 میلیارد مترمکعب بارش در سدهای ایران!
به گفته وزیر سابق نیرو "هم اکنون ۹۹ درصد بارشهای کشور در سدها جمع آوری و بر ۲۵ درصد آنها مدیریت اعمال میشود."
که مدیریت فقط بر ۲۵ درصد، خود اقرار به تبخیر ۷۵ درصدی آب در سدهای کشور است؟!
قابل ذکر است که در بسیاری از سدها، باقیمانده آب در فصل گرم، بیش ۱۰ - ۲۵ درصد نیست. آبی گل آلود و غیر قابل استفاده، که برای فرار به جلو، آب تعادل نامیده میشود؟!
این گِل آب وقتی سیلابی رخ میدهد برای جلوگیری از شکسته شدن سد آن را رها میکنند.
همانگونه که در سیل خوزستان با منت بر سر مردم، زندگی آنها را غرق در گِل؛ و آسیبی بسیار بیش از سیلاب کردند!
با این حال، به خلاف روش غربی؛ یعنی جمع آوری سدهایی که با تبخیر بالای آب مواجه هستند و پوشاندن سطح سدهای ضروری، برای جلوگیری از تبخیر آب؛ علی رغم تبخیر ۹۰ درصدی تعداد زیادی از سدها، به خصوص سدهای خاکی، آبفا، با ادعای کذبِ مصرف ۹۰ درصدی آب توسط کشاورزان، اقدام به جلوگیری از بهرهبرداری اندکِ آنها و غصب حقابه شان مینماید؟!
وزیر کنونی نیرو، با نادیده گرفتن بارش 400 میلیارد مترمکعبی کشور، فقط حجم آب، پس از تبخیر را "آورد سالانه آب تجدید پذیر" نامیده است!!
تا ضرورت جلوگیری از ادامه سدسازی و جمع آوری سدهای تبخیر کننده بیش 40 درصدی و پوشاندن سطح سدهای تبخیر کننده بیش از 20 درصدی برای کنترل محیط زیست و جلوگیری از ادامه خشکسالی، حتی مطرح نگردد؟!
ثانیا : حجم آب در اغلب سدهای ایران حتی در زمستان، به نیمه نمیرسد!
بنابراین میتوان دریافت که:
تا نیمه پرنشدن اغلب سدها در فصل بارش، به معنی کم بارشی نیست، که تشدید سیلابها گواه آن است. بلکه به معنی دو برابری حجم سدهای کشور نسبت به حجم بارندگی است!
ولی متاسفانه سدسازیها، علیرغم رکورد داری ایران در تبخیر آب، به بهانه کنترل سیلابهایی است که با ممنوع شدن آبخیزداری و آبخوانداری، به عدم تجدید آب زیرزمینی دشتهای ایران، خشکی زمین ومخازن زیرزمینی آب، تبدیل کشت دیم به آبی (برای جلوگیری از خشک شدن درختها) و تشدید خشکی و سیلاب و حتی فرونشست و فروچاله مهلک انجامید؟!
قابل ذکر است که در دولت آقای هاشمی با دروغ ممنوع شدن سدسازی از 5 سال بعد توسط سازمان ملل سدسازیهای بی حساب آغاز شد و در سال ۸۲ نیز با ادعای یکپارچه سازی مدیریت آب، توسط وزارت نیرو، انجام آبخیزداری و آبخوانداری، که تنها راه حفظ آب باران بدون تبخیر، رطوبت زمین و فراهم شدن کشاورزی دیم؛ تجدید آب مخازن زیرزمینی و پر شدن قنوات است ممنوع و با ادعای موهوم تولید آب در سدها کل بودجه آب کشور به سدهای پرهزینه و آسیبزا و بی پایان، با تبخیر شدید در کشور گرم و خشک ایران، اختصاص یافت. هم زمان ساخت نیروگاههای حرارتی ، ایجاد و توسعه صنایع به شدت آب بر مانند فولادسازیها و پتروشیمیها در مناطق کم آب سبب نابودی سریع آب زیرزمینی و وقوع فروچاله در اطراف این صنایع شد!!
با این روش خشکسالیهای پی درپی آغاز، و با ادامه سدسازی، سال به سال تشدیدگردید!!
لازم به ذکر است که با خشکی زمین، گرمای زمین سبب جریان هوا از زمین به سمت بالا و اطراف شده، مانع ورود ابرهای باران زا به منطقه خشک و سبب دائمی شدن خشکسالی نیز میگردد!
اتفاق نهایی، وقوع فرونشست صد برابر حد بحران، ناتوانی در جذب آب باران، تشدید سیلاب، شسته شدن خاک حاصلخیز، خشک شدن تالابها، دریاچهها، رودها، جنگلها، مراتع، کشتزارها و روستاهای بیشمار؛ و دائمی شدن خشکسالی در کشور و فقیر و مهاجر شدن اغلب روستاییان و ناتوانی کشور در تولیدات کشاورزی و دامی، تامین غذا، وابستگی به واردات محصولات اساسیِ کشاورزی، گسترش بیابان و ریزگردها و از دست رفتن قابلیت زندگی در روستاها شد!
2- انتقال و تبخیر صد در صد پساب مصرفی شهرها که سابقاً توسط مخازن چاههای جذبی، به صورت بیهوازی که امروزه مدرنترین روش تصفیه فاضلاب است؛ کاملاً تصفیه، تبدیل به آب پاک و زلال شده؛ در محل مصرف و درمخازن زیرزمینی شهر ذخیره میشد. که علاوه بر جلوگیری از فرونشست، سبب بازیافت و تامین پایدار لااقل ۹۹ درصد آب مصرفی شهر، یعنی سرانه 200-250 لیتر آب برای حمام، شستشوها، بهداشتی، حتی سیفون توالت و آبیاری فقط با کلر زنی، در شهرهای کم آب میگردید.
اکنون با ادعای تصفیه مدرن فاضلاب؛ و کیفی کردن سرانه ۲ لیتر آب آشامیدنی، کل پساب و آب باران و سطحی را به تصفیه خانههای هوازی که ناکارآمدترین روش و متعلق به بیش از ۱۰۰ سال پیش غرب و فقط مناسب برای تصفیه آبِ رودهاست، منتقل شده؛ با ناتوانی در تصفیه و با تجمیع آن با پساب شهرکهای صنعتی و آب سطحی شهر، کل آن را به آبی آلوده به فاضلاب و فلزات سنگین، تبدیل میکنند. که جز به کار تبخیر در تالابهای اطراف شهر یا در صنایع پرمصرف نمیآید؟!
این آب آلوده حتی اگر در کشاورزی استفاده نشود، که میشود! به دلیل آلودگی محیط، سبب طغیان آفات در منطقه شده، سبب نیاز کشاورزان به سمپاشی سنگین محصولات کشاورزی و آلودگی آن، به سموم مهلک میگردد.
جالب اینکه انتقال فاضلاب به بهانه جلوگیری از آلودگی ۲ لیتر آب آشامیدنی به نیترات آغاز شد. اما با توجه به این که نیتروژن 78 درصد هوا را تشکیل میدهد؛ توسط بارشها در زمین به نیترات که برای رشد گیاهان ضروریست تبدیل میشود؛ و در همه آبها وجود دارد. اکنون علاوه برنیترات در آب، آلودگی محیط زیست و مواد غذایی به سموم کشنده و بیماریزا و فلزات سنگین نیز افزوده شده است؟!!
تاثیر مهم دیگر این انتقال فاضلاب، بی آبی و فرونشست مهلک شهرها، تخریب تاسیسات زیربنایی، ساختمانها و حتی ابنیه تاریخی است!
ضمن اینکه مخازن زیرزمینی آب شهرها، با لغزنده کردنِ نسبی زمین، مانع تخریب وسیع شهرها با زلزله، در کشور زلزله خیز ما میشد. اما اکنون، با خشک شدن مخازن زیرزمینی آب و پوک شدن زمین، حتی زمین لرزههای کوچک، تاثیر مهلکی در تخریب شهرها خواهند داشت!
گرچه سدسازی و انتقال فاضلاب، سبب تبخیر 90 درصدی آب شیرین کشور است، اما هدف مافیای سدسازی و انتقال آب و فاضلاب محقق شده که رساندن شرایط بی آبی کشور به پذیرشِ تبدیل همه سرمایه کشور برای تامین گرانترین آب دنیا، یعنی شیرین سازی آب دریا حتی برای مصرف در سیفون توالتها!!
جالبتر اینکه شرکتهای خصولتی وابسته به وزارت نیرو بابت این همه خدمات مششع، به خود و همه همکاران پرتلاش خود تبریک هم میگویند؟!