چند سوال در مورد علت واقعی مشکل آب کشور
١ - تالابهای فاضلاب آلوده اطراف شهرهای ایران قبل از انتقال فاضلاب کجا بودند؟!
آیا توسط چاههای جذبی با مدرنترین روش امروز، یعنی تصفیه بیهوازی و با عبور از زمین، سبب تجدید آب زیرزمینی و مانع آلودگی محیط زیست و فرونشست و سبب تامین پایدار آب مصرفی شهرها نمیشدند؟!
٢ - اگر ادعای مدرن بودن انتقال فاضلاب برای تصفیه هوازی؛ صحیح و عملکرد آن واقعا بهتر از چاه جذبی با تصفیه بیهوازی فاضلاب و تجدید آب زیرزمینی پاک و زلال و قابل استفاده برای 99 درصد مصارف شهری فقط با کلرزنی است؛ چرا نتیجه این تصفیه مدرن! به جای رهاسازی در تالابها، یا انتقال به صنایع پرمصرف برای تبخیر؛ به مخازن زیرزمینی شهرها باز نمیگردد؟ تا شاهد بیآبی، فرونشست، تخریب زیرساختها، ساختمانها و حتی ابنیه تاریخی نباشیم؟! و به جای آن، در پی شیرین سازی آب دریا و انتقال پرهزینه آن حتی به مناطق مرکزی کشور، یا انتقال اغلب شهرها به کنار سواحل جنوبی هستند؟!!
٣ - چرا وزارت نیرو به جای انتقال آبهای سطحی به چاههای جذبی، برای تجدید آب زیرزمینی شهرهای بی آب و در حال فرونشست؛ حتی مانع انتقال آب بارانِ خانه ها به چاههای جذبی (از جمله در کرج) شده است؟!
4 - چرا حاصل کشاورزی با این پسآب، به دلیل آلودگی شدید، تخریب میشود؟! اگر اضافه شدن پساب شهرکهای صنعتی حاوی فلزات سنگین و خطرناک، با پساب تصفیه شده در این تصفیه خانه های مدرن!! دلیل تخریب حاصل کشاورزی است؟! چرا وزارت نیرو شهرکهای صنعتی را از تصفیه خانه های مدرن و صدها مدعیان کارشناسی در شرکتهای متعدد وابسته به آبفا، بی نصیب گذاشته تا اگر توان تصفیه نیست، لااقل، مانع ترکیب پساب صنعتی با پساب تصفیه مدرن شده و قابل بازگرداندن به شهرها گردد؟! قطعا این کار بسیار ساده تر، کم هزینه تر و مناسبتر از شیرین سازی و انتقال آب دریا برای حل مشکل آب و محیط زیست کشوراست؟!
5 - چرا در هر شهری که به اسم مدرن سازی تصفیه و بازیافت آب مصرفی شهرها، انتقال فاضلاب اتفاق افتاده؛ بدون استثنا بحران بیآبی، فرونشست و آلودگی در محیط اطراف شهرها رخ داده است؟!
6 - چرا در حالی که آب آشامیدنی، سرانه فقط ۲ لیتر است؛ کل آب مصرفی شهرها با سرانهی ۱۰۰ لیتر حمام، ۱۰۰ لیتر شستشوها و بهداشتی، حتی ۴۰ لیتر سیفون توالت، آب آشامیدنی نامیده میشود؟ تا به همین بهانه، سرانه 250 لیتر پسابِ قابل تصفیه در چاههای جذبی با توان تجدید آب زیرزمینی و قابل استفاده برای 99 درصد از مصارف فقط با کلرزنی؛ به خارج از شهرها منتقل و به دلیل ناتوانی در تصفیه واقعی و آلودگی شدید، علیرغم نیاز شدید شهرها به آب، برای تبخیر رها؛ یا به صنایع پرمصرف منتقل شود؟ در حالی که خرید یا تصفیه خانگی سرانه 2 لیتر آب آشامیدنی، در صورت مناسب نبودن آب زیرزمینی برای آشامیدن، امری معمول در جهان و حتی در شهرهای ایران است؟!!
7 - چرا انتقال فاضلاب، علیرغم آلوده سازی منطقه، طغیان آفات، نیاز به سمپاشی سنگین و آلودگی شدید محصولات کشاورزیِ منطقه به سم، که علت واقعی بازگشت بسیاری از محصولات کشاورزی صادراتی و گسترش انواع بیماریها در ایران است، متوقف نمیشود؟!
8 - چرا در حالی که در کشورهای اروپایی به دلیل سطح بالای آب زیرزمینی، و عدم امکان استفاده از چاه جذبی؛ فاضلابها را با هزینه سنگین، به مخازن بیهوازی انتقال داده و از پساب پاک از آلودگی و غنی از مواد مغذی برای کشاورزی ارگانیک استفاده میکنند؛ در ایران، فاضلاب، از چاههای جذبی با تصفیه بیهوازی در زیرِ زمین(مدرنترین نوع تصفیه دنیا)، به سطح منتقل شده و در تصفیه خانههای هوازی و ناکارآمد (متعلق به 100 سال قبل اروپا)، محیط زیست را آلوده و بیماریهای مهلک را شایع میکنند!!
9 - وقتی بهانه انتقال فاضلاب در شهرهایی مانند تهران، یزد و کاشان و بسیاری از شهرهای در معرض خشکی، آلوده نشدن آب زیرزمینی بوده؛ چرا اکنون که سطح آب زیرزمینی به پایینتر از ۲۰۰ متر و کار فرونشست و بیآبی، به بحرانهای مهلک رسیده، همچنان به این اقدام خسارت بار ادامه میدهند؟!
10 - وقتی تبخیر آب در مناطق گرم و خشک مانند سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، کرمان و... تا ۹۰ درصد است و در تابستان جز گِل و لای، که برای آبروداری آن را آب تعادل مینامند! چیزی از آب سدها باقی نمیماند؛ چرا به جای توقف سدسازیهای بیهوده و جمع آوری این حوضچههای تبخیر، به جای جبران خسارات، بی آبی، سیل و خشکسالی، آبخیزداری و آبخوانداری با سرعت انجام نمیشود؛ تا با کمترین هزینه، آب از تبخیر، حفظ ، زمین مرطوب و سرسبز، و مخازن زیرزمینی پرآب شده و مردم از بی آبی، سیلاب، خشکسالی و فرونشست مهلک و مهاجرتهای ناخواسته نجات یابند؟!
11- در حالی که امروزه با توجه به خطراتی که روشهای تهاجمی، مانند سدسازی و انتقال آب، به محیط زیست وارد کرده؛ رجوع دوباره به روشهای غیرمهاجم و منطبق با طبیعت، به عنوان تنها راه کنترل عواقب محیط زیستی مطرح شده و حتی شاهد نهضت جمع آوری سدها در کشورهای توسعه یافته هستیم! چرا سازمان آبفا، عمدا بی توجهی و حتی مقابله با روشهای طبیعی، سنتی و پر ارزش تامین آب کشور را، در پیش گرفته است؟!! در حالی که این روشهای کارآمد، توسط دانشمندان هوشمند و دلسوز کشور، با توجه به شرایط آب و هوایی هر منطقه، طراحی و صدها سال با کمترین هزینه، فراوانی آب، سرسبزی زمین، تامین همه نیازهای اساسی کشور، با حفظ حقابه مشروع مردم را تامین میکرد؟!
12- چرا 50 درصد آب ژرف که بدون شیرین سازی قابل استفاده برای 99 درصد از مصارف شهری است، با شیرین سازی پر هزینه هدر میرود؟ در حالی که سرانه 2 لیتر آب آشامیدنی، قابل شیرین سازی محله ای با انرژی خورشیدی با کمترین هزینه و بدون هدر رفت آب ژرف، روشی معمول در جهان است؟!
متاسفانه وزارت نیرو که مدیریت آب کشور را به عهده دارد، اکنون، بدون کوچکترین توجهی به نتایج خسارتبارِ عملیات تهاجمی، با غصب حقابه های مردم، تبخیر فاجعه بارِ نزدیک به 84 درصدی آب (باقی ماندن فقط 66 میلیارد مترمکعب از 400 میلیارد مترمکعب)، خشکسازی محیط زیست، فرونشست و گسترش آلودگی محیط زیست، ریزگردهای خاکی و نمکی و حتی تشدید سیلاب و شسته شدن خاک حاصلخیز، و بحرانهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از آنها، کشور ما را به سوی ضعف وهلاکت میکشاند؟!!