مهمترین عامل حفظ شهرها و میراث سازهای کشور، که در دست نابودی است
مهمترین عامل حفظ شهرها و میراث سازهای کشور، که در دست نابودی است!
مهمترین میراث ایران که وجود همه شهرها و میراث سازهای کشور به آن وابسته است؛ از آنجا که عملکرد ارزشمند آن شناخته نشده در حال بلااستفاده ماندن و تخریب است!
در حالی که تخریب زیرساختها و ساختمانها، بخصوص تخریب میراث های پرارزش تاریخی نیز، پیامد قطعی آن خواهدبود!!
این میراث هوشمندانه، که توسط دانشمندانی مانند شیخ بهایی برای تامین آب پایدار در شهرهای گرم و خشک ایران طراحی شده، با توان تصفیه کامل فاضلاب و بدون ایجاد آلودگی محیط زیست، امکان بازیافت کامل آب مصرفی و تامین آب پاک و زلال در محل مصرف را، بدون تبخیر و فرونشست، برای شهرهای کم آب ایران فراهم میکند.
این میراث گرانبها که تنها گزینه ایران برای تامین حیات و سرسبزی اغلب شهرهای کشور است، "چاه جذبی" است!
هر شهری را که با ادعای کذب آلودگی آب زیرزمینی؛ و مدرن بودن تصفیه هوازی برای تصفیه و بازیافتِ فاضلاب (در حالیکه منسوخ و متعلق به بیش از 100 سال قبل در غرب بوده)، از این میراث ارزشمند محروم کردند، بدون استثنا ظرف مدت کوتاهی گرفتار بحران بیآبی، فرونشست و آلودگی محیط زیست با رودها و تالابهای فاضلاب شد!!
در حالی که آب زیرزمینیِ حاصل از تصفیه توسط چاه جذبی، فقط با کلر زنی، برای ٩٩ درصد نیاز مصرفی خانگی یعنی حمام، شستشوها، سیفون توالت و آبیاری فضای سبز، حتی اگر دارای نیترات یا لب شور باشد، کاملا مناسب است.
سرانه ٢ لیتر اب آشامیدنی، که بیش از یک درصد آب مصرفی نیست؛ هم قابل خرید و هم قابل تصفیه در دستگاههای تصفیه خانگی است!
جا دارد بپرسیم اگر ادعای تصفیه هوازی فاضلاب، واقعا مدرن و با ارزشتر از تصفیه بیهوازی در چاه جذبیست؛ چرا این پساب تصفیه شده را به شهر باز نمیگردانند تا شهر گرفتار بحران فرونشست و بیآبی نشود؟!
و به جای آن، انتقال ۷۰ درصد شهرهای کشور از جمله پایتخت را به سواحل جنوبی کشور، برای شیرین سازی و انتقال آب دریا، که پر هزینهترین نوع تامین آب در دنیاست، با همه عواقب اقتصادی و اجتماعی و حتی توقف رشد جمعیت ناشی از آوارگی و جابجایی و... ، ضروری میشمارند؟!
حتی کشاورزی با پسابِ این تصفیهخانه های مدرنشان، ممنوع است و محصولات آن را برای حفظ سلامتی مردم تخریب میکنند؟!
اطراف شهرهای بیآب مانده و در حال فرونشست، پر از تالابهای فاضلاب شده؛ که علاوه بر گسترش آلودگی و بوی ناخوش در محیط زیست، حتی در صورت عدم استفاده مستقیم در کشاورزی؛ سبب طغیان آفات در منطقه و نیاز به سمپاشی سنگین و آلودگی محصولات کشاورزی شده و سرانه مصرف سم را به نیم کیلو رسانده است؛ که سبب بازگشت بسیاری از محصولات صادراتی ایران به دلیل میزان بالای سموم و گسترش بیماری در میان مردم کشورمان شده است!!
در واقع. با سیاست تهاجمی مدیریت آب در کشور، علاوه بر موارد فوق، کار تبخیر آب در کشور را به جایی رساندهاند که از ۴۰۰ میلیارد متر مکعب بارش فقط ۶۶ میلیارد متر مکعب آن، از تبخیر مصون مانده و استفاده میشود؟!
در واقع تنها راه نجات شهرهای کشور از بیآبی و فرونشست و آلودگی محیط زیست، فقط توقف انتقال فاضلاب و بازگشت به سیستم هوشمندانه چاه جذبی برای تصفیه بیهوازی و کامل فاضلاب و تجدید آب پاک و زلال زیرزمینی شهرها و روستاها، یعنی مدرنترین روش کنونی تصفیه فاضلاب در دنیاست.
گرچه هزینه ناچیز آن، قطعا به مذاق کسانی که از انتقال آب و فاضلاب و شیرین سازی آب دریا، بهره کلانی میبرند، خوش نمیآید؟!!