برچیدن سد ضرورت توسعه پایدار- تجارب جهانی
در حالی که تا کنون تنها پس از سپریشدن عمر یک سد به برچیدن آن سد فکر میکردند؛ امروزه به دلیل آشکار شدن هزینههای اقتصادی و خسارات اجتماعی و زیستمحیطی، برچیدن سدها، برای مدیریت پایدار رودخانه و حفاظت از زیست بومهای رودخانهای اهمیت فراوانی یافته است. زیرا تا سپریشدن عمر یک سد، ممکن است خسارات بیشتر و جبران ناپذیرتر شوند.
برچیدن سد توازنی است میان منافع و هزینههای سد (اجتماعی و زیستمحیطی) که کمّیکردنشان دشوار است. تنها قضاوت هوشمندانه و خردمندانة سیاستگذاران و برنامهریزان و ذینفعان است که میتواند برچیدن سد را به ابزاری مهم برای توسعه پایدار تبدیل کند.
یافتن گزینههای جایگزین اهداف سد
جنبهای بسیار مهم در برنامهریزی برچیدن سد، شناسایی گزینههای جانشین برقابی، آبیاری و آبرسانی، یا دیگر کارکردهای سد، در مراحل آغازین است. برچیدن سد غالباً مستلزم برقراری توازن میان کارکردهای مختلف رودخانه است؛ با این حال، تجارب آمریکا در برچیدن سدها نشان میدهد که جایگزینی میتواند غالباً با حداقل دشواری انجام شود. برای نمونه، یک سد برقابی ممکن است تنها بخشی از کل برق یک منطقه را تامین کند (در ایران حداکثر 17 درصد برق کشور از انرژی برقآبی تأمین میشود)؛ منابع جایگزین غالباً وجود دارند و تدابیر کاهش مصرف میتواند تقاضای انرژی را پاسخگو باشد. تدوین برنامة جامع مدیریت وگنجاندن جایگزینهای تامینکننده اهداف سد، اثرات منفی برچیدن سد را بهحداقل میرساند. و آثار مثبت احیای رودخانه سبب پذیرش سختی کوتاه مدت گروهی که از سد منتفع میشوند خواهد شد. (در صورت برچیده شدن تدریجی سدها، آب به زندگی روستاها برگشته و امکان مهاجرت معکوس فراهم میشود)
تجارب جهانی
در سطح جهان، تلاشهای مردمی برای برچیدن سدها، با هدف احیای رودخانهها و احقاق حقوق جوامع متأثر رو به فزونی است. فعالان این عرصه، سدهایی را هدف میگیرند که اثرات منفی اجتماعی و زیستمحیطی آنها همچنان تداوم دارد. البته در کشورهای پیشرفته، شرایط متفاوتتری حاکم است.
آمریکا: در این کشور پس از گذشت چندین دهه تمرکز انحصاری سیاستگذاری روی ساخت سدها، اینک نگاهها به سمت برچیدن برخی سازهها و از جمله سدها تغییر کرده است.
در چند دهة اخیر، نگرانی فزاینده دربارة اثرات توسعة سدها بر محیطزیست چهرة بارزتری در گفتمانهای ملی پیدا کرده است. در برخی موارد نیز، این گونه تأکیدها، بخشی از سیاستهای ملی، منطقهای و محلی را تشکیل دادهاند. در آمریکا تاکنون حدود 500 سد برچیده شده است. تخریب سدها در آمریکا روند پرشتاب و جاافتادهای دارد. بیشتر سدهای برچیدهشده، به دهههای 1980 و 1990 تعلق دارند. میانگین ارتفاع سدها تقریباً 7 متر است. بلندترین و کوتاهترین سدهای برچیدهشده (ارتفاع سد)، بهترتیب 84 و 6 متر بوده است.
فرانسه: SOS Loire Vivante یک سازمان غیردولتی است که برای حذف سدهای قدیمی و احیای تنها رودخانة باقیمانده فرانسه که زیستگاه ماهی آزاد بومی است، تلاش گستردهای دارد. در سال 1998، دو سد واقع در شاخابههای لوار علیا (Loire)، برای کمک به حفاظت از آخرین نسل ماهی آزاد این رودخانه تخریب شدند.
نخست سد 12 متری سنآتین در آلیر علیا حذف شد. حذف این سد نخستین موردی بود که شرکت دولتی تامین برق فرانسه سدی را برای احیای زیستگاه ماهی آزاد تخریب کرد. رودخانه وین، دومین شاخابة بزرگ لوار نیز اکنون پس از تخریب سد 4 متری میسون روگز، آزادانه جریان دارد. سد کرناسکوییلک نیز در رودخانه لگوئر در سال 1996 تخریب شد؛ البته پس از آنکه رسوبگذاری سریع، ظرفیت مخزن را تا 50 درصد کاهش داد.
کانادا: در کانادا نیز گرایش رو به رشدی برای برچیدن سدها و احیای رودخانه وجود دارد. سامانه قوانین کانادا با ایالات متحده متفاوت است، بهویژه در این زمینه که مجوز بهرهبرداری سد، بهصورت دائمی صادر میشود. از میان 2000 سد موجود در بریتیش کلمبیا، 400 سد به پایان عمر مفید خود رسیدهاند و منافع چندانی عرضه نمیکنند، یا به شدت به شیلات ساحلی آسیب زدهاند. با حذف 12 سد کوچک در این استان، حمایت فزایندهای در پیشنهاد برچیدن دیگر سدها وجود دارد.
تایلند: در تایلند، تلاش برای برچیدن برخی سدها، در نتیجة اختلالات اجتماعی و اکولوژیک ناشی از سدسازی روی رودخانة مان، بزرگترین شاخابة مکونگ آغاز شده است. سد 135 مگاواتی پاکمون با تامین مالی بانک جهانی در سال 1994 ساخته شد. پیامد مستقیم ساخت این سد این بود که بیش از 20 هزار نفر بهسبب کاهش شدید جمعیت ماهی در بالادست محل سد تحتتأثیر قرار گرفتند. در اعتراض به ساخت سد، روستاییان محل سد را تصرف کردند و خواهان آن شدند که دریاچههای سد بهطور دائمی برای مهاجرت ماهیان باز گذاشته شود.
سد راسیسالای، نخستین طرحی که بایستی در قالب طرح عظیم ساخت 13 سد آبیاری روی رودخانههای چای و مون ساخته شود، همچنان بیاستفاده باقی مانده است. مخزن این سد روی گنبدی نمکی قرار دارد و اکنون آب آن برای آبیاری خیلی شور است.
همچنین بزرگترین جنگل باتلاقی آبشیرین در حوضه رودخانه مون، منبع غذایی و درمان سنتی روستاییان را زیر آب میبرد. بیش از 15 هزار نفر زمینهای کشاورزی خود را که در داخل مخزن قرار میگرفته به سبب ساخت سد از دست دادهاند که خسارت 50 درصد آنها هنوز جبران نشدهاست. پس از ماهها تصرف محل سد راسیسالای، برای نشاندادن مخالفت با ساخت این سد و درخواست برچیدن، اعتراضات به نتیجه رسید و در جولای 2000، وزیر علوم دستور داد دریچههای این سد برای مدت دو سال برای احیای زمینها و انجام بررسیهای دقیقتر اثرات زیستمحیطی باز گذاشته شود. در مقابل نیز روستاییان با ترک محل سد موافقت کردند