غیرقابل سکونت شدن ۷۰ درصد شهرهای ایران در آینده نزدیک
اتفاق مهلکی که در شهرهای ایران در حال رخ دادن است!! بیآبی و فرونشستِ مخرب ۷۰ درصد شهرهای ما است
البته این اتفاق در همه شهرهایی رخ داده و خواهد داد، که انتقال فاضلاب در آن انجام شده یا در حال انجام است!
آیا عجیب نیست که با ادعای کم نیترات شدن یا کیفیت بهترِ سرانه ۲ لیتر آب آشامیدنی، سرانه ۲۰۰ تا ۲۵۰ لیتر پسابِ آلوده را به اسم تصفیه مدرن، از شهرها خارج کرده و با عبور از تصفیه خانه های هوازی و ناتوان از تصفیه، به رودها و تالابهای آلوده کننده محیط زیست، و در حال تبخیر تبدیل میکنند؟
در حالی که درصورت مناسب نبودن آب زیرزمینی شهرها برای آشامیدن، تامین سرانه ناچیز ۲ لیتر آب آشامیدنی، با خرید و یا استفاده از دستگاههای تصفیه خانگی فراهم و حتی رایج است.
حتی آب باران و آب سطحی شهر، به جای جذب در زمین، و کم کردن بی آبی و فرونشست، به جریان رودهای فاضلاب، اضافه شده و آلودگی محیط زیست را گسترش میدهد!!
این آب آلوده حتی در صورت عدم استفاده مستقیم در کشاورزی، سبب آلودگی شدید محیط زیست، طغیان آفات، و نیاز به سمپاشی شدید تولیدات کشاورزی و آلودگی آنها به سم شده، و عامل بروز بیماریهای مهلک انسان و دام میگردد!
جالب این که کشورهای اروپایی که سطح آب زیرزمینی بالایی دارند، برای جلوگیری از انتشار آلودگی در محیط زیست، به ناچار فاضلاب را به مخازنی برای تصفیه بیهوازی که کاملترین نوع تصفیه فاضلاب از آلودگی است، منتقل میکنند!!
و از پساب غنی از مواد آلی و بدون آلودگی، در کشاورزی ارگانیک بهره میبرند!! *
اما در ایران عکس این اتفاق در حال وقوع است.
یعنی چاههای جذبی که هر کدام دارای لااقل یک مخزن تصفیه بیهوازی (انباره) هستند؛ پس از تجزیه و رفع آلودگیِ زیستی فاضلاب، به مایع و گاز متان، تبدیل میشوند.
این مایع با عبور از لایههای زمین، به آب پاک و زلال تبدیل شده؛ با تجدید آب مخازن زیرزمینی، علاوه بر تأمین لااقل ۹۹ درصد آب مورد نیاز شهرهای کم آب فقط با کلرزنی، سبب جلوگیری از فرونشست شده، حتی امکان گسترش شهرها و ایجاد شهرکهای جدید را هم با تامین کمترین جریان آب؛ فراهم میکند.
علاوه بر این که با لغزنده کردن بخشی از لایههای زمین، حتی از شدت تاثیر زلزله در کشور زلزله خیز ما نیز می کاهد!
اما متاسفانه وزارت نیرو به جای ادامه استفاده بی هزینه از چاههای جذبی، با تقلید بیدلیل و بی منطق از انتقال فاضلاب در اروپا، اقدام به توقف عملکرد بی نظیر و کامل چاههای جذبی نموده . در حالی که چاههای جذبی در واقع، تصفیه خانه های خانگی و کم هزینه و مانع آلودگی محیط زیست اند. که با تجدید آب زیرزمینی، سبب بازیافت کامل آب در محل مصرف، مانع فرونشست، گسترش یابنده با گسترش شهر، با کمترین افزایش جریان آب و تامین کننده آب پایدار شهرهای ایران در مناطق کم آب نیزهستند.
در واقع، به اسم مدرن سازیِ تصفیه فاضلاب! با انتقال فاضلاب شهرها به تصفیه خانه های هوازیِ پرهزینه، فشل و بدون امکان تصفیه، سبب عدم تجدید مخازن آب زیرزمینی، وقوع بحرانهای بی آبی، فرونشست مهلک؛ آلودگی شدید محیط زیست، و تبخیر کل آب مصرفی شهرها شده اند!!
تا جایی که در صورت ادامه و عدم جبرانِ این روش نامناسب برای کشورِ گرم و خشک ایران، به زودی شاهد خشکی و تخلیه ۷۰ درصد شهرهای ایران خواهیم بود!!
در واقع فقط در اهواز یا چند شهر دیگر ساحلی ایران، به روش اروپا در انتقال فاضلاب، البته به مخازن بیهوازی برای تصفیه و استفاده از آب غنی از مواد آلی و بدون آلودگی آن در کشاورزی و محیط زیست، نیاز است.
در سایر شهرهای ایران، قطعا استفاده از چاه جذبی بهترین روش تصفیه فاضلاب برای بازیافت آب شهرهای کم آب ایران است. که با هر میزان مصرف آب، به دلیل بازیافت کامل آب مصرفی، نیازی به انتقال نامحدود، از آبِ محدود کشور به شهرها و نابودی بیشتر محیط زیست، روستاها و کشاورزی نخواهد بود.
البته با تمهیداتی میتوان با استفاده از گاز متان حاصل از چاههای جذبی برای سوخت، علاوه بر کم کردن نیاز به گاز شهری، آلودگی هوا با متان و گرمایش هوای کشور را هم کاهش داد.
یکی از مواردی که گواه اشتباه بزرگ تقلید از اروپا در انتقال فاضلاب است، مقایسه سطح بالای آب زیرزمینی تهران با انتقال آب 5 سد قبل از انتقال فاضلاب، و کم آبی و رکورد داری این شهر در فرونشست، علیرغم خشکسازی مناطق بیشتر با انتقال آب 7 سد به این شهراست!!
در واقع بدون توجه به سابقه درخشان روشهای سنتی و ارزشمند ایرانیان ، که توانسته بودند علیرغم گرم و خشکی هوای اغلب مناطق کشور با یک سوم بارش متوسط جهانی، با آبخیزداری و آبخوانداری و حفر قنات در دشتها و ساخت آب انبار در شهرها وروستاها، آب باران را از تبخیر حفظ کرده و امکان تامین همه نیازهای غذایی کشور را فراهم کنند!
اکنون با سدسازی افراطی، و جلوگیری از تجدید آب زیرزمینی و قرار دادن آب، مقابل آفتاب و بادهای 120 روزه، تبخیر آب ایران در دشتها را به 75 درصد یعنی 3 برابر متوسط جهانی و فرونشست دشتها را به بیش از 100 برابر حد بحران رسانده اند! همچنین با انتقال فاضلاب شهرها، سبب تبخیر کل آب مصرفی شهرها شده و تبخیر آب ایران را به فاجعه 90 درصد نزدیک نموده اند!!
با این حال، علیرغم مسولیت مدیران آب کشور در انتخاب روشهای نامناسب و تبخیر بالای 80 درصدی آب، با تبلیغات سنگین، مدعی مصرف 90 درصدی آب توسط کشاورزانِ مظلوم و بی آب مانده شده اند! که در واقع جز فرار به جلوی عاملان اصلی خشکسازی ایران، برای ادامه روشهای مهلک ولی سودآور برایشان نیست!!
پی نوشت :
* imna.ir/x7nJT