«قانون توزیع عادلانه آب» مورخ ۱۳۶۱ ، با عنوان اصلاحیه شماره ۵۸ ۹۷۷ ت ۲۹۱۰۱ ه
مورخ ۱۸/ ۱۲/ ۱۳۸۲ به قانون توزیع ناعادلانه آب تبدیل شد. که در آن کل سهم آب کشاورزی و محیط زیست به وزارت نیرو واگذار گردید.
http://rc.majlis.ir/fa/law/print_version/125629
اما «علت واقعی خالی ماندن سدهای ایران چیست»؟
حجم مخازن سدها در کشور ما دو برابر کل ظرفیت آب سطحی است. پس هر چه تعداد و حجم سدها اضافه شود، میزان آب هر سد کمتر خواهد شد. یعنی اکنون که سدها دو برابر حجم کل آب سطحی کشور است، قاعدتاً حدود نصف مخازن سدها آب میگیرند!
دراغلب شهرهای ایران از جمله شهر تهران و کرج، بخش عمده ای از زمین، رسوبی است و قدرت جذب و تصفیه فاضلاب را به خوبی دارد. لذا در برنامه ریزی اولیه برای تامین آب تهران علاوه بر انتقال آب سد، استفاده از آب زیرزمینی که با عبور از لایه های زمین کاملاً تصفیه فیزیکی و با کلرزنی قابل نوشیدن می شد، پیش بینی شده بود.
در حالی که تا کنون تنها پس از سپریشدن عمر یک سد به برچیدن آن سد فکر میکردند؛ امروزه به دلیل آشکار شدن هزینههای اقتصادی و خسارات اجتماعی و زیستمحیطی، برچیدن سدها، برای مدیریت پایدار رودخانه و حفاظت از زیست بومهای رودخانهای اهمیت فراوانی یافته است. زیرا تا سپریشدن عمر یک سد، ممکن است خسارات بیشتر و جبران ناپذیرتر شوند.
- هر هکتار عملیات آبخیز داری بیش از ۵۰۰ متر مکعب آب به سفره های زیرزمینی اضافه میکند
- طی بررسیهای انجام شده جذب و تولید آب از نزولات آسمانی در اراضی دارای پوشش گیاهی 18 برابر بیشتر از اراضی فاقد پوشش گیاهی است
- براساس آمارهای موجود سالانه 413 میلیارد متر مکعب نزولات آسمانی در کشور داریم که طی سالهای اخیر حدود 293 میلیارد متر مکعب آن یعنی بیش از 70 درصد تبخیر میشود.
- از طریق اجرای عملیات آبخیزداری و آبخوانداری می توان 30 درصد آن را که حدود 90 میلیارد متر مکعب است احیا کرد
ایران در منطقه خشک و نیمه خشک واقع شده که حدود 90 درصد آن جزو مناطق خشک و 10 درصد جزو مناطق نیمه خشک به شمار میرود.
براساس آمارهای موجود سالانه 413 میلیارد متر مکعب نزولات آسمانی در کشور داریم که طی سالهای اخیر حدود 293 میلیارد متر مکعب آن یعنی بیش از 70 درصد (توسط سدهای ساخته شده) تبخیر میشود و اگر بتوان اقداماتی برای کاهش تبخیر انجام داد؛ در واقع استحصال و تولید آب جدید انجام شده است.
در کشورهای گرم و خشک مانند ایران هر جا آب شیرین یافت شده، زمینی برای استفاده از آّن آب اختصاص یافته است. در ظاهر مالکیت زمین معتبر بوده و معامله میشده، اما ارزش آن به خاطر سهم آب بوده و زمین بدون آب ارزش تملک نداشته است.
وقتی اسلام مالکیت زمین را میپذیرد، در واقع حقآبه آن را به رسمیت میشناسد و برای مالکیت مردم بر سهم آبشان احترام قائل است(من الماء کل شیئٍ حی)
وقتی هر گونه تصرف در آب غصبی (آب تصرف شده بدون رضایت صاحب آن) مانند تطهیر، وضو و غسل با آن ، حرام است، چگونه است که در کشور مدعی اسلامیت، با احداث سد، به زور، و با توجیهات بی پایه، زمین یا آب، غصب شده و در اختیار دیگران گذاشته میشود.
پس از سد گتوند و شوری آب و خاک، با شناخت مردم از تخریب محیط زیست و فاجعه هایی که توسط سدها ایجاد شده بود؛ گرایش به سدسازی را که نان سدسازان در آن است، مختل شد. اما سیلاب هایی که همراه با گل و لای سبب نابودی سرمایه اندک و حتی جان بسیاری از مردم شد ، زمینه را برای فریب و وارونه نمایی و فرار به جلو سدسازان، با تبلیغ دروغین جلوگیری سدها از وقوع شرایط بدتر!!! آماده کرد.